قاموس مداوا با غذاوگیاه
اثر دکتر احمد قدامه
انتشارات النفائس بیروت،
ترجمه دکتر محمد حسین ورپشتی
177) عدس L,Lentil(The Lentil)
گیاهی کاشتنی دانه دار از تیره لگومیناسه به نام عدس و بلسن گفته اند که آن نزد فراعنه مصر شناخته شده بود.
اسم آن برگرفته از اوس از زبان هیری است. نام عدس در الاصحاح در سفر تکوین تورات در فروش عسی بن اسحاق به برادرش یعقوب با نان و عدس و خربزه ذکر شده و در قرآن در سوره بقره آیه ۶۱ آمده و از رسول خدا (ص) نیز احادیثی رسیده که فرمود: « آن را هفتاد نبی مرسل تقدیس کردهاند»
ابن قیم جوزی در کتاب طب النبوی گفته : « تمام احادیثی که وارد شده باطل هستند و حضرت (ص) چیزی از آن نفرموده»
عدس نزد یونانیان و رومی ها معتبر بوده و طبقات اشرافی و بالایی می خورده اند و فقرا از آن محروم بودند و فلاسفه بر عدس در غذایشان اعتماد داشتند، چون باعث جلوگیری از گرسنگی در معده آنها میشود.
در طب قدیم: بقراط پدر طب یونان در عدس خصوصیات درمانی پیدا کرده و برای بیماری کبدی, شوربا با عدس و تراشه های نازک گوشت سگ آب پز ذکر کرده. در قرون وسطی در اروپا معتقد بودند که عدس مرگ آور است و آن باعث اضطراب معده میشود و لازم است پوست آن را بکنند و با آب باران بپزند و زیره و فلفل به آن اضافه کنند و مخلوط کردن با آب مخلوط با سرکه و خوشبو آن با نعناع و جعفری و زعفران و مریمگلی کوهی بپزند، اما بعد از ان تغییر دادند و در فرانسه غذای بزرگان شد و در دوران لویی ۱۵ غذایی برتر با پرنده کبک و عدس بود. جراح فرانسوی امبرو ازباریه (1510-1590) عدس را در درمان اعضای داخلی در اثر بیماری سیفلیس به کار میبرد.
در طب عربی: آن مسکن حرارت، زایل کننده گوشت های باقیمانده، آب آن مسکن سرفه و درد سینه، خوردن سی دانه آن مقوی معده و هضم و آرد آن با عسل مصلح کلیه و گوشت در آوردن زخم، شستن بدن با آب جوشانده عسل پاک کننده پوست و صفای صورت و مالیده آن با سرکه و عسل و سفیده تخم مرغ، حل کننده ورم های سخت و آب آوردن شکم است.
آن سوزاننده اخلاط و تارکننده دید و ایجاد اشک است. زیاد خوردن آن باعث سرطان و مالیخولیا و اگر مخلوط با شیرینی خورده شود, باعث سردی میشود که ایجاد قولنج و آب آوردن شکم یا نفخ آن وپخته آن با گوشت قدید (خشک شده) امراض بد و نفخ و قرقر شکم ایجاد میکند. ضماد با آن با اکلیل و به باعث برطرف شدن نزولات سینه و رمد می شود و اصلاح آن پختن آن با سرکه و چغندر است.
عدسی تلخ نفع زیاد در رفع آثار و حکه و دمل های جراحی دارد شستن صورت با آن و بذر خربزه باعث جذب خون در پوست و سرخ کردن رنگ پوست و صفای رنگ و روی زرد میشود.
در طب جدید:
آن حاوی مقادیر زیادی پروتئین، مواد گرمازا، کمی مواد چربی و نشاسته ونیزحاوی پتاس، منگنز کلسیم و آهن و فسفر و ویتامین بی و سی است، لذا میزان غذایی آن بیشتر از گوشت است. خوردن عدس جهت سلامتی بدن خوب و برای کسانی که تلاش زیاد دارند و ضعف اعصاب دارند پوست آن برطرف کننده بی اشتهایی و افزایش وزن بدن طفل و سرازیر شدن شیر و معالجه فقر آهن و اگر با آب بجوشد و کوبیده شود و مثل پماد بر زخم و دمل نهند باعث سرباز شدن آن میشود و اما برای کسانی که درد معده دارند مضر است و باعث ایجاد گاز نفخ میشود. بهتر است که خوردن آن به صورت سوپ در اول غذا باشد و به آن یک فنجان شیر یا کره و در عرض کمبود مواد و چرب به آن اضافه شود بهتر است با آن سالاد حاوی سرکه با لیمو خورده و روغن زیتون تا ارزش غذایی آن بالا رود.
سویق عدس برای کسانی که اعمال مغزی دارند، خوب است و کسانی که سختی هضم دارند و به سبب زیادی عناصر آن به اعتدال از آن باید خورد و نیز کسانی که کم خونی دارند و ناقهین و اطفال توصیه شده ولی در افراد چاق، یا ضعف معده و بیماریی کلیوی (نارسایی) و کبد ممنوع است. ارزش غذایی آن: درصد گرم آن 350 کیلو کالری حرارت است و غنی از پروتئین است و به سبب این غنا می توان به جای گوشت از آن استفاده کرد و نیز غنی از فسفر و آهن و املاح معدنی که برای اطفال و حامله ها می توان توصیه کرد.
182) عناب=L,jujubier (The jujube)
درختی میوه دار از تیره سدر=Rhamacees که در این تیره درختان عناب و سدر و سدر دشتی و غیره است .این درخت مثل زیتون بلند و شاخه دار می شود. بسیار خاردار با برگ های کرک دار که از یک طرف سپید و گندمگون از میوه آن به نام عناب گوشتی است. از آن مثل زیتون رنگ آن سبز تا قرمز و لب آن سفید نرم است وطن اصلی آن چین است واز چهار هزار سال پیش تاکنون کشت میشود و کمتر از پنج نوع میوه چینی نیست. در جنوب شرقی آسیا و زلاندنو و مناطق گرمسیر کشت می شود.
از قدیم آن را میشناختند و گویند: لشکر روم که در قدس بودند تاجی از شاخههای عناب می ساختند و بر سرشان می گذاشتند. اعراب از قبل از ظهور اسلامی آنرا میشناختند و یک شعر جاهلی آمده:
«کان قلوب الطیر رطبا و یابسا-لدی و کرهأ العناب و الحشف البالی
یعنی مثل این که قلبها پرواز می کنند چه تر و چه خشک،نزد من کراهت عناب و خرما امتحان شده.
عناب در طب قدیم: اطباء از قدیم زیاد گفته اند:
ابن بیطار گفته: در علت سرفه و آسم ، آبله و حصبه و زخمها و دمل و بثورات و درد کلیه ها و درد سینه مفید است. بهترین آن دانه درشت آن است اگر قبل از غذا خورده شود بهتر است و باعث تلیین خشونت سینه پخته می شود.
ابن جزله گفته:« جهت سینه و ریه مفید است. حابس خون است و آبی که در آن عناب پخته شده باشد سرد کننده و مرطوب و باعث تسکین حدت گزش در معده و روده می شود. و نیز تسکین سرفه در اثر گرمی و تلیین خشونت سینه و حنجره و ایجاد بلغم میشود.»
آقای تفلیسی گفته: «آن طبع را به جا می آوردو باعث تسکین خون و نافع برای سینه و نوشیدن آب ۳۰ عدد آن تسکین سردرد حاصل از خون و صفرا و نافع در سردرد شقیقه و مقوی بدن و صفادهنده رنگ رخسار و تسکین غلیان خون اطفال میشود. ضرر آن مولد چرک، ایجاد شکم روش و ضعف قوه جنسی و اصلاح آن کشمش است.
عناب را اگر بکوبند و بر زخم بپاشند, بعد از مالیدن عسل آن خوب میشود. نوشیدن آب آن چون پخته شود طوری که نضج گیرد, باعث بهبود حکه و جویدن برگ آن مخدر حس ذایقه و کمک به خوردن داروهای بدمزه می شود.»
در طب جدید:
آن را به صورت میوه مفید درامراض حلق و مسکن و از بین برنده سرفه و نافع سینه است. و فواید آن مثل سنجد، میوه خرما و انجیر است و از آن جوشانده هایی جهت نزولات سینه می گیرند و آب پزهایی جهت راحت شدن ادرار و مسهل روده و عصاره آن باعث تلطیف ترشی خون و نافع در آسم و درد مثانه و کلیه ها است.
اما عناب را در غذا جز موارد نادر وارد نمی کنند بلکه آن را به صورت تازه می خورند اما در گذشته دور در خوردنی های عربی یافت می شود گاهی آن را در شیرینی ها و خوراکی های بهاره وارد کردند(به کتاب قاموس طبخ غذا مراجعه کنید.)