سوسن، سوسن آزاد
فارسي: سوسن، سوسن آزاد
علمي:Lilium candidum
انگليسي:White lily
فرانسه: Lis. blanc
عربي: سوسن ابيض
وجود ماده اي به نام سيلين كه برخي آنرا آلكالوئيد گويند، معلوم شده است(8) در پياز اغلب گونه ها آلكالوئيد كولشي سين مشخص شده است.(7)
طبق نظر بعضی دارای فلاونوئیدها(مثل Isorhamne Tine)، نشاسته، تولیپوزید، پلی ساکاریدهای محلول، گامامتیلن گلوتامیک اسید است(73)
ساقه اي به ارتفاع5/1-5/0 متري دارد. برگها باريك، دراز، داراي كناره موجدار،نوك تيز، به حالت فشرده در طول ساقه- مخصوصاً در پائين آن- ديده مي شود. گلها درشت، سفيدرنگ، داراي پرچمهاي زرد و دمگل ایستا، با بوي قوي، در ماه هاي ارديبهشت تا آخر تير ظاهر مي شود. پياز آن درشت، مركب از فلسهاي متعدد و بوي مطبوع گل در عصرها در فضا احساس مي شود. پياز آن تخم مرغي، زردرنگ است.
تكثير آن با كاشت پيازهاي كوچك كه در اطراف پياز مادر بوجود مي آيد. (8و7و16و73) بيخ آن متعدد و سفيد و خوشبو شبيه بوي بنفشه و نوعي به نام زنبق كه گل آن كوچكتر از سوسن بستاني است.(3)
1-L. candidum يا سفيد مشروح در بالا در همه جا پرورش مي دهند.
2-L. martagon زيبا با بوي ناپسند، گلهاي درشت و آويخته آن، رنگ گلي مايل به بنفش دارند، با لكه هاي ارغواني ديده مي شود. برگهاي ان به صورت دسته هاي10-5تايي به طور فاصله دار در طول ساقه ديده مي شود. نوع وحشي آن در ايران نيست، اما پرورش آن در همه جاي ايران ديده مي شود.
3-L. croceum كه در كوه هاي آلپ و ژورا مي رويد(8)
4-L. tigrium (يا ogre lily =انگليسي آن) داراي پياز سفيد شلغمي شكل، ساقه آن پوشيده از موهاي كركي، گلها به رنگ نارنجي مايل به قرمز با نقاط ارغواني واز مشخصة آن اين است كه در كنار برگها وصل به ساقه تيره رنگ گياه نيز پيازهاي كوچكي مي رويد(جهت تكثير)
5-L. monadel phum كه داراي پياز تخم مرغي زرد است. گلها زرد با گلبرگهاي كمي خميده پوشيده از نقطه هاي ريز قهوه اي كه بومي قفقاز است. در ايران در كوه حلفك گيلان به صورت وحشي مي رويد. پرورش آن با كاشت ورقه هاي گوشتين پياز امكانپذير است.(7) در تطبيق نامها، زنبق را جز دسته هاي سوسن آورده است.(56)
از گروه لاله هاي زيرگروه سوسن پياز داراي پولك زرد، ساقه بلند، برگهاي زياد، پرپشت، در تمام طول گل خوشه اي گل ها زرد گوگردي به نام L. monadelphum در كوه جلفك گيلان.(1)
سوسن براي معده بد است.(34)
الف)طبق نظر حكماي قديم:
آن در دوم گرم و خشك است و به اعتدال مي خشكاند. روغن آن لطيف است زيرا روغن را از گل مي گيرند و گل آن بسيار لطيف است. روغن آن را با مواد خوشبو بياميزند بسيار تحليل برنده و نرم كننده است.
سوسن و بيخ آن در علاج لكه هاي سياه صورت و كك مك مفيداست و صورت را بدان شويند، رخساره را پاك و صيقل دهد. برگ و تخم آن را بكوبند و بسايند و با شراب آميزند و ضماد سازند و بر باد سرخ گذارند، بسيار سودمند آيد. همچنين در علاج ورم نارسيده بلغمي و گري چركين و نرم كردن كبره و سعفه بسيار خوب است. ريشه اش داروي سوختگي از آب گرم است. براي علاج سوختگي از آب گرم سوسن كاشتني از هر سوسني بهتر است.
در مداواي گسستن عصب و ترنجيدن عصب ، عرق النساء بهترين دارو است. آب پز ريشة آنرا در دهان گردانند، درد دندان را تسكين يابد. بيخ آن (بويژه نوع رنگين كمان آن) علاج نفس بلندي و سرفه است و رطوبتهاي مانده و پرمايه را از سينه پاك مي كند. مقدار يك اوقيه و نيم روغن آن تناول شود، مسهل است.بيخ آن و روغن زنبق با هم دهانه بواسير را باز مي كند و با شراب حيض را ريزش مي دهد و در علاج تب و لرز نافع است.(34 ج2) ضماد آن با سركه و آرد جو جهت ورم حاد انثيين، رائحه آن محرك شهوت زنان و خوردن آن جهت امراض قولنج صفراوي و درد عصب(شرباً يا ضماداً) مفيد است و مدر حيض و در جميع افعال مثل امراض رحم و اندمال زخم و رفع چرك و بواسير و دردجگر مفيد است(3) در علاج خنازير جز موم و صمغ صنوبر و گندناي بياباني(تره دشتي) كه سرشته و بر آن مالند از بيخ سوسن و بذر كتان و يك جزء مساوي و در شراب ريزند و برآتش نهند تا بجوشد.(34 )
و نيز در ورم سست نخود سائيده كه با آب كلم بسرشند، در علاج ورم سست اثر عجيب دارد و برگ سوسن كه خوب پخته، آنرا بفشرند بر ورم گذارند، مفيد است(34)[1]
و در سكته و عوارض مغزي اگر مادة گرد آمده در سر سرد باشد يا زياد يا به سختي تحليل رود، چاره اش مرهمهاي ساخته از شيره گرم و روغن زنبق و نرگس و سوسن و برگ غار و بابونه و مرزنجوش است.(34)[2]
و در ذات الجنب اگر نفث آغاز كند(خون در خلط) اندر ماء الشعير عناب و انجير ستي(اسم شهري در خراسان) و بيخ سوسن و بنفشه بايد پخت(41) و در ذات الجنب بعد از غذا،استفراغ به طبيخ عناب و آلو و بنفشه و بيخ سوسن و خطمي و سپستان و فلوس و خيار چنبر كنند تا شفا يابد.(41)
و براي شقاق اگر با گرمي بنا شد، شمع زرد و روغن سوسن به اندازة مساوي و گرفته در آب جهت بهق و برص و جرب و قروح رطبه و باسركه و با برگ بنگ(بنگ دانه يا بذر البنج) جهت تسكين اورام حاره خايه و سوختگي با آب گرم و با آرد جو و شستن روي با آب آن جهت رفع كلف نافع و عصارة آن كه با یک پنجم وزن آن سركه و عسل در ظرف مسي طبخ دهند، جالي و مجفف(خشك كننده) و جهت جراحات اطراف عضله نافع است.(6)
سوسن سپيد برگ او به شراب اندر بپزند و بر آماسها نهند، تحليل كند و بيخ او را بسايند و بر سوختگي آتش نهند، سود دارد و گل او را به روغن بپرورند عصبها را قوت دهد و اندر مفرح گرم بكار دارند، دل را قوت دهد و سوسن آسمان گونه(=ايرسا) بيخ آن از سوسن سفيد گرمتر و زاينده تر و حيض را بگشايد و كوفتگي عضلات را ببرد(50) و درمان خفقان اگر با علائم سردي باشد، داروي مفرح چون آب بادرنجبويه و آشاميدن شربت سوسن و شراب ريحاني و غذاي شورباي جوجه دهند.(52)
ب) طبق نظر نويسندگان معاصر :
اين گياه به عنوان مدر، خلط آور و در استعمال خارجي بعنوان نرم كننده و به صورت ضماد بكار مي رود، از پماد آن جهت رفع التهاب آبسه ها و تومورها، رفع سرمازدگي و زخمهاي ملتهب و سوختگي بكار مي رود. با خيساندن گلبرگها در 2 برابر حجم خود روغن زيتون دارويي بدست مي آيد كه به سهولت شكافهاي نوك پستان و سوختگي عادي را درمان مي كند.(8)
در هند از گونه دوم و چهارم آن براي برطرف كردن بيماريهاي قلبي و آنژين صدري و بعنوان مدري و قاعده آوري بكار مي برند.(7)[3]
مصرف موضعی آن جهت زخمها، التهابات و زخم انگشت و قرمزی پوست و سوختگی و جراحات بکار می رود.(73)
[1] قانون ج4ص370
[3] منابع:
1- قانون ج2ص242 7-من لايحضر ص94 13- گیا دکتر گل گلاب ص260
2-معارف ج7ص137 8-قرابادين ص256 14- PDRآمریکا اثر پروفسور دیوید هبر ص873
3-دكتر قهرمان(تطابق)ص180 9- ذخيره جرجاني ج 3ص206
4- دكتر زرگري ج4ص631 10-دكتر مبين ج1ص156
5-تحفه ص519 11-قانونچه ص109 و 114
6-خفي اعلايي ص168 12-تقويم الصحه ص120