فارسي: خربق سياه

    خربق سپيد

علمي:   (از تيره آلاله)Helleborus- niger،    

          (از تيره حسرت) Veratrum- album

انگليسي: Chrismas flawer

              White Hellebole

    عربي:         خربق اسود، برون حورنجانا(56)

     

در نوع سياه، ريشه داراي مادة رزيني، هتروزيد به نام هل له بورين(به فرمول) و هل بورئين( كه در اثر هيدروليز با آب ايجاد اسيداستيك و هل له بورتين و گلوكز مي كند) كه هر دو سمي هستند.(7و8)

نوع سپيد آن داراي1% آلكالوئيدهاي تركيب يافته با اسيد كليدونيك مثل ژرمرين، ژروين(= به صورت بلورهاي سوزني، بي بو، طعم تلخ، محلول در اسيدسولفوريك) و روبي ژروين( به فرمول، بلورهاي سوزني محلول در اتانول و متانول و بنزن با اثر ضد قارچ) و پروتو وراترين(با اثر كم كردن فشار) و پسودوژروين(به فرمول محلول در بنزن و كلروفرم و غيرمحلول در الكل و اتر) و وراترامين(به فرمول متبلور محلول در متانول و اتانول و غيرمحلول در آب) است.(7و8و61و12)

و بقولی دارای آلکالوئید با ساختمان ناشناخته مثل سلیامین،Sprintillamin و اسپرینتلین است و انواع ساپونین است(73)

نوع خربق سبز داراي آلكامين هاي مثل ژرمين جروين و روبي جروين و آلكالوئيدهاي پزودوجروين و وراتروزين است و اسيد آلفامتيل بوتيريك و هيدروكسي بوتيريك است.(12)

 نوع سياه آن گياهي است علفي، داراي ريشة ضخيم، ساقه به ارتفاع70-30سانتي، ريزوم كوتاه، برگها ضخيم، هميشه سبز، با بريدگي باريك و دندانه دار، گلها مثل زنگ مانند، حالت خميده به رنگ سبز با كناره قرمز در زمستان از 15 دي تا فروردين گل مي‌دهد.(8و7و11و73)

نوع سپيد علفي است پايا، داراي ريزوم ضخيم و ساقه يك متري با برگهاي متناوب بسيار بزرگ، بيضوي، غلاف دار، برگهاي قاعده ساقه داراي نوك مدور ولي برگهاي قسمت انتهايي نوك تيز هستند. گلها در ماه هاي تير و مرداد ظاهر مي شوند به رنگ سپيد مايل به زرد يا مايل به سبز به صورت خوشه در انتهاي ساقه، ميوه مركب از سرپوشينه، 28-25 میلی متر، پيوسته به هم از پائين كه در قسمت فوقاني جدا مي شوند.دانه هاي درون ميوه متعدد داراي بال نازك است.

تكثير آن با كاشتن دانه يا ريزوم است(8) كاشت سياه آن با قطعات ريزوم در آخر پائيز در زمين زراعتي سيليسي با كود زياد مي كارند و به سوي شمال كه آفتاب نبيند، بعد به نهالستان مي برند.(11)

 

1- خربق سياه مشروح در بالا، بيشتر در كوه هاي آلپ، پيرنه، سوئيس و اتريش، ايتاليا مي رويد. در ايران نيست جز به صورت زينتي(و پرورشي).

2-نوع سپيد مشروح در بالا بيشتر در اروپاي مركزي و جنوبي مي رويد در ايران نيست.

3-V.viride بيشتر در اتازوني با برگهاي باريك در رفع عوارض روماتيسم و درمان تصلب شرائين.(8 و11)

4-V. formo sanum كه ريشة آن

چند دقيقه پس از مصرف دوز سمي نوع سپيد، سوزش و خارش شديد در دهان و حلق و مري ايجاد مي شود و به دنبال آن يك بي حسي ايجاد مي شود و آخر استفراغ و اسهال و كسالت عمومي، زيادي ترشحات آب دهان و كندي ضربان قلب و احساس سرما و بالاخره تشنج و سيانوز و مرگ به دنبال اغماء مي دهد.(8و23و73)در هر دو حالت(در نوع سياه) چه داخلي و خارجي، مسموميت شديد آن منجر به مرگ و  عوارض شديد مي شود.(8و10)

اين گياه براي طيور و مرغ خانگي كشنده است.(23) مضر گرم مزاجان است و مقي( استفراغ آور) و زياده از قدر شربت آن كشنده به خناق و تشنج است.(3و6)

نوع سياه آن سمي و 10 گرم آن در اسب و گاو عوارض خطرناك و گوسفند را مي كشد. جراحات وارده به صورت ورم معده روده خوني، زخم دواز دهه و گاستروآنتريت ساده يا گاهي با خونريزي مي دهد با نبض ضعيف و مرگ(21)

خوردن آن مخاطره است زيرا كه از خواص آن است كه منافذ نفس را تنگ كند و جنين را از رحم بيرون آرد و خون  حيض را كه در رحم مانده باشد بميراند(5)

جوشانده 5در هزار در مصرف خارجي نوع سياه يا2-1گرم در روز(7و8) و در نوع سپيد03/0-1/0 گرم در روز به مصرف داخلي، يا5/0-2/0 گرم در 30 گرم پيه خوك در مصرف خارجي(8) قدر شربت آن نيم تا يك مثقال(3و6)

 

الف)طبق نظر حكماي قديم:

 اين گياه سپيد آن در درجة سوم گرم و خشك است و مسهل بلغم و صفراي غليظ و اخلاط لزجه و منقي معده و مدر حيض و مفتح سدد و جهت فالج و سرسام بلغمي(افسردگي) و امراض بارده دماغي و مفاصل و اكتحال آن جالي غشاوه و طلاي او با سركه جهت قوباء و برص و بهق و قلع دندان و بوئيدن آن باعث عطسه و مدر حيض و قاتل جنين(3و6) و سياه آن تند و پرخطر و قويتر از سفيد آن است. مسهل بلغم و صفراي آميخته به بلغم و جهت يرقان سددي و تنقيه مثانه و رحم و امراض مزمنه و جنون نافع است.(3)

در معالجة ربو(آستم) اگر درمانش به اشكال خورد،4درهم بورك با 5 اوقيه عسل و خربق سفيد استفاده مي كنند كه هيچ جاي بيم نيست و طرز استعمال خربق براي معالجه ربو آنست كه پارچه هاي از خربق در ترب جاي دهند و يك شبانه روز بماند،‌آنگاه خربق را از ترب بيرون آرند و ترب را بخورند(34)[1]و در علاج كابوس بايد خربق و گياه محموده ثلث درهم با پيه ابوجهل ربع درهم و رازيانه شامي دو دانگ اگر بيمار قوي باشد، بايد داد.(34)[2]و بهتر آنست كه 5مثقال آن را در9اوقيه آب باران سه شبانه روز بخيسانند، بعد صاف كنند و جرم آن را دور كرده با 2رطل عسل صافي جيد بقوام آورند و كف آنرا بگيرند و يك ملعقه آن را به تنهايي يا با آب گرم بياشامند(6) در درمان سكته، بعد از زدن رگ قيفال و دميدن كندش و خربق سفيد و سنبل و مشك در بيني…(52)

ديگر چيزهايي كه قي آرند، يكي پخته كنگر و تخم سرمق( اسفناج كوهيAtriplex Hprtexsis) و بورة نان و خربق و جبلاهنگ(تخم گياه زردخار) است كه خطرناكند و اگر احتياج شد2-1دانگ به صورت حب استفاده مي شود و خربق سياه و سپيد گرم وخشك است در درجة سوم و اخلاط مختلف را به طريق اسهال دفع كند و نوع سپيد آن را چون در سرمه بكار برند چشم را روشن كند.(5)

 

ب)طبق نظر نويسندگان معاصر:

 اين گياه(نوع سياه) به عنوان مسهل قوي و ضد كرم با دوز كم مصرف مي شود و اثر قي آوري، عطسه آوري و آرام كننده دردهاي عصبي است. در استعمال خارجي آن اثر دادن آن روي پوست بدن باعث زخم و گلهاي تازه آن روي پوست بدن ايجاد قرمزي و تاول كوچك مي شود. در دامپزشكي براي رفع گال در دامها مصرف مي شود(8و73) در هند از ساقه زيرزميني نوع سياه آن به عنوان مسهل قوي قاعده آور و بي حسي موضعي و براي بيماريهاي پوست در فلج ناگهاني ناشي از خونريزي مغزي تجويز مي شود.(7)

اگر خربق سياه را با سركه بجوشانند و در دهان مزمزه كنند،‌درد دندان را ساكت و اگر در سركة شيرين بپزند و صاف كنند و بخورند، مسهل بلغم و صفرا مي شود.(7)

 در نوع سپيد ريزوم و ريشة آن اثر سمي، عطسه آور، زياد كننده ترشحات بزاق و مسهل،‌ آرام كننده دردعصبي و تاول آور است. سابقاً در انگليس در درمان نقرس و ندرتاً در احتقان مغزي بكار مي بردند. در استعمال خارجي آن با پيه خوك و درمان كچلي بكار مي رفت.(8) در كره به عنوان حشره كش، در چين به عنوان عطسه آور و قي آور و از جوشانده گياه و ريشة آن بعنوان ضدتب نوبه و از عصارة آن در سركه براي معالجة ضربه و ضغطه بكار مي بردند.(7)

اين گياه به علت داشتن خاصيت پائين آورنده فشارخون و مسكن در پزشكي مورد استفاده قرار مي گرفته ولي به علت سمي بودنش مصرف ان محدود شده و حتماً زيرنظر پزشك انجام گردد.(12و23)

خربق سبز را بصورت ضماد در معالجة لكه هاي سفيد روي پوست و رفع زگيل و گوشت زائد بكار مي بردند و نوع سپيد در معالجة درد مفاصل و جرب بكار مي‌رود.(12)تمام قسمتهاي آن بعلت گليكوزيد فعال ريتم قلب را تنظيم كرده و جريان خون را در سرخرگها زيادتر مي كند. (10)

بطور خلاصه نوع سياه،‌ آن شبيه ديژيتال، مقوي قلب و سفيد آن قي آور و محرك ضد درد رماتيسمي و در طب سنتي ضد تب و مسهل و قي آور است.(61)[3]

 

 

[1]  قانون جلد سوم ص409

[2] قانون جلد سوم ص144

[3] منابع:

1-دكتر زرگري ج1ص52 و ج4ص599        6-گياهان سمي دكتر ساعديص214                11-صيدنيه ص835

2-گزيده دكتر صمصام ص147                     7-دكتر هانس فلوك ص54                            12- قرابادين ص190

3-معارف ج4ص138 و ص142                  8-مفردات دكتر معطر ص138                      13-قانون ج3ص144و409و158

4-پرورش گياهان ص247                           9-تطابق نامها ج1ص130                           14-قانون ج2ص340-337

5-گياهان سمي دكتر معطر ص70 10-تحفه ص336                                       15-قانونچه ص96

16-PDRص407