قاموس مداوا با غذاوگیاه
اثر دکتر احمد قدامه
انتشارات النفائس بیروت،
ترجمه دکتر محمد حسین ورپشتی
95) خبیز= ختمی (The malva)
گیاهی از تیره ختمی که انواع آن جهت خوراک و مصرف طبی و انواع دیگر جهت زینتی کشت می شود. اسامی آن 1) خبازه 2) خبازی که در آبگیرها و کنار راهها است ازقدیم مشهور بوده که آن باعث نیکویی رنگ پوست می شود و روایت شده که نرون امپراطور هر روز آب دم کرده آن را می خورده و به نیکو صورت خود افتخار می کرده است. و هوراس و شیشرون در دوران سلطنت خود ختمی می خوردند و فیثاغورث فیلسوف تاکید داشت که ختمی معده را سرجا می آورد…..
در طب قدیم:
در طب قدیم ختمی بعنوان ملین کننده شکم، مدر بول، نافع برای روده و مثانه و بذر آن در خشونت ریه و سینه، برگ آن نافع در زخم دهان و تسکین سرفه و گل آن در زخم کلیه و مثانه چه بنوشند یا بمالند و جوشانده گل آن به نسبت 75 گرم در لیتر آب و جوشانده گل و ریشه آن 30 گرم در لیتر مصرف دارد.
در طب جدید:
جوشانده گرم آن جهت تسکین درد حلق و نوشیدن آن برای سرفه خفیف و یبوست آن گل آن بصورت حقنه مرطوب کننده روده و خشک کننده درد شکم، برگ مطبوع آن در التهابات جلدی مفید و زخم های بد را با نشاسته و آب برگ آن شفا می دهند و شستن با جوشانده برگ آن لطیف کننده ورم رحم و غشاء مهبل است. آن کمک به دفع سنگ کلیه می کند.
39)بطیخ=خربزه L,pasteque(the water melon)
میوه از تیره کدوها که انواع زیاد دارد در جنوب شام به نام خربزه زرد و خربزه سبز در شمال سوریه به نام جبس (حبحب) و در مصر به نام بطیخ در مغرب به نام دلاع و در عراق به نام الرقی که نسبت به سرزمین رقه عراق است و در حجاز به نام طبیخ و بطیخ شامی یا خربزه که اسم خربزه فارسی آمده .کلمه زبش کلمه قدیمی است در شام که از جبس فرانسه گرفته شده خربزه مناطق گرمسیر آفریقا شناخته شده قبایل وحشی بربر از زمان های قدیم آنرا می شناختند و زراعت آن از قدیم در هندو مصر باب بوده .کشت خربزه در جنوب اروپا و آمریکا به خصوص ایالت تگزاس و فلوریدا و جورجیا که نیمی از اراضی خود را از آن می کاشتند. این گیاه نیاز به خاک رمل دارد با تابش آفتاب مستقیم و میوۀ آن بزرگ و گوشت آن سرخ شیرین است تخم آن سیاه یا سفید است و نوعی از آن به گوشت آن سفید به نام خربزه ترویجی یا خربزه قابل حفظ شده که در صنعت مربا سازی به کار میرود.
در طب قدیم: در کتاب طب النبوی از ابن قیم جوزی این مطلب آمده « که رسول خدا(ص) خربزه با خرما می خورد و می فرمود:« گرمی این را با سردی آن دفع می کنم» و دربارۀ خربزه احادیث زیادی آمده که جز این، بقیه صحیح نیستند. و منظور حدیث نوع سبز آن است(هندوانه) که سرد و تر است و اثر جلاء دارد و در معده از خیار و خیار چنبر زودتر هضم میشود.
و ایجاد خلط صاف در معده می کند و اگر آن را گرم و گرم بخورند بیشتر نفع دارد.
اگر سرد باشد ضررش را با زنجبیل می توان از بین برد و لازم است آن را قبل از غذا خورد مگر نه باعث استفراغ می شود.
ابن سینا فرماید: « آن پاک کننده پوست و ناف در بهق و خز از (= پوسته پوسته شدن پوست) و کلف است به خصوص اگر آن را با آرد گندم عجین کنند و در آفتاب خشک کنند و آن مدر بول و نافع در سنگ مثانه است »بقیه نیز همین را گفتهاند و افزوده اند« آن برای تب های سوزان ناف برای پیرها مضر و سرد مزاجان ضرر دارد، آن بد هضم و باعث نفخ و باد شکم میشود» بذر آن مدر است و اثر جلاء آن بیشتر از گوشت خربزه است.
در طب جدید: خربزه و هندوانه، مرطب، ملین، خاموش کننده تشنگی، مدر، مفید در روماتیسم و جلوگیری از تیفوئید و بهتر است بین دو غذا خورده شود. آن غنی از ویتامین سی و خیلی کم از ویتامینA و 93-90 % آب و 6% قند و اندکی اسید نیکوتینیک و فسفر و گوگرد پتاس و کلر و بذر آن مغذی و دارای چربی 43% و قند15% و پروتئین27% است، یک دانشمند ژاپنی شوینشیر و ایمامورا گفته:« هورمونی از بذر هندوانه گرفته اند که کمک به بزرگ شدن گیاهان دیگر می کند، طوری که حجم آنها تا 10 برابر حجم عادی هم می رسد.»
40) بطیخ اصفر= نوعی خربزه (The melon)
که نزد رومی ها و مصریان قدیم معروف بوده و در قرن ۱۷ به اروپا آورده شده و در دولتهای بزرگ کشت میشود.
در شام به آن الشمام و قارون کلمۀ ترکی است گویند، در مصر صینی گویند و نوع کوچک آن را اعجور گویند. در طب جدید گفته: « آن حاوی ویتامین ها است و خوردن آن در اول غذا نیکو است اما به آسانی هضم نمیشود و این دافع گرسنگی است اما در اشخاص با التهاب معده و روده توصیه نمی شود».