سیزاب، عشقه
فارسي: 1-سيزاب 2- عشقه
علمي:1)Veronica Beccab unga , 2) Hedera Helix
انگليسي:1)Waters speed well , 2)Bent wood 3)English wood
فرانسه:1)Beccabonga , 2)Lierre comman
عربي: لبلاب، عشقه، بقله البارده، قره العين.(56)
در اين گياه ترکیباتی چون تانن، نوعي گلوكوزيد ساپونين، يد وجود دارد. وجود يك مادة قابل هيدروليز رينانتين مشابه اوكوبين نیز گزارش شده است.(61و8و7)
(عشقه) داراي گلوكوزيدي به نام هه درين است كه سمي است. در ميوه و برگ آن تانن، اسيدهه دريك، مواد چرب، كلسترين، اسيدكلروژنيك(به فرمول) و اسيد نئوكلروژنيك و پكتين و اينوزيت دارد.(8)
و بقولی دیگر عشقه دارای 1) ساپونین تری ترپن(مثل هدراژنین، بایوژنین، هدروساپونین و آلفاهدرین) 2) روغن گیاهی(مثل متیل اتیل کتون و متیل ایزوبوتیل کتون) 3) پلی ان ها(مثل فالسارینول و 11دی هیدروفالسارینول)4) استروئیدها(مثل استرول ها و بتاسیتوسترول و کامپوسترول) 5) فلاونوئیدها(مثل روتین) است(73)
1) سيزاب گياهي است پايا، عاري از كرك كه قسمت تحتاني آن داراي حالت خوابيده و ريشه هاي نابجا در فواصل مختلف است، بعداً ساقه قائم مي شود. به طول65-10 سانتي، ساقه گوشتدار، برگها بيضوي با كنارة دندانه دار، متقابل و روي ساقه، گلها كوچك آبي روشن تا گلي رنگ روي محوري كه از كنارة برگها منشأ مي گيرد، ظاهر مي شود. ميوة پوشينه مدور داراي خامه كوچك، گاهي جام گل مضاعف با كاسه مركب از7-5 تقسيم مي شود.(7و8و10)
2)عشقه گیاهی است زینتی و زیبا، حالت خزنده در زمین و یا آنکه از تکیه گاه تا ارتفاع 20 متری بالا می رود که به کمک ریشه های ساده و قلاب مانند خود به تکیه گاه می چسبد، برگها به رنگ سبز تیره، چرمی، ضخیم و همیشه سبز به شکل پهنکی مرکب از 5 لوب زاویه دار ولی برگهای روی شاخه گلدار ظاهر ساده، کناره موجدار، نوک تیز و باریک در دو انتها است. گلها رنگ مایل به سبز، آذین چتر ساده، میوه سته گوشتدا به بزرگی نخود، بنفش، سه دانه است.(7و8و16و73)
1-V.beccbunnga مشروح در بالا در كنار چشمه ها مردابها و گودالهاي مرطوب جنوب ايران، پرسپوليس، اراك، تفرش تهران، سهند آذربايجان، گچسر، جبله رود، قزوين، كرج و نوع فرعي ديگر در كوه هزار مسجد خراسان و كوه رادكان در شمال چناران.
2-V.anagalis برگهايي با دندانه هاي نوك تيز، گلي آبي روشن، در دره لار، هفت حوض لاهيجان، بندرگز، اروميه، تبريز، مرداب خوي، بوشهر و خرم آباد، اراك، شيراز، كرمان.
3- البلاب المجوسV.afficinalis، ساقه خميده در محل گره ريشه هايي توليد و به درون خاك وارد مي كند. در گرگان، كوه چهل دختر، رامسر، دره قوري و نوشهر و اسالم گيلان.(7و8و10)
4-V.chamadrys با گلهاي درشت آبي مجتمع، به صورت خوشه در سيبري و جنوب غربي آسيا.
5-V.latifalia با گلهاي آبي روشن، مجتمع به حالت افتاده در نواحي غربي و مركزي اروپا.
6-V.mantana داراي ساقه هاي منشعب از قاعده گلهايي به رنگ آبي روشن مايل به سپيد در نواحي غربي و جنوبي اروپا و الجزيره و تونس.
7-V.spicata با ساقه خشن گلها آبي در قفقاز و سيبري و ژاپن و مانچوري.
8-V.Teuerium با گلهاي آبي مجتمع خوشه اي در جنوب غربي آسيا.
9- V.alpina با گلهاي آبي و خوشه هاي خيلي كوتاه و برگهاي پهن و پوشيده از كرك، فقط در كوه هاي آلپ ديده شده.
10-V.feruticulosa در نواحي شرقي سيبري و آلپ و پيرنه با گلهاي كوچك و گلي روشن مايل به قرمز.
11-V.peregrina با گلهاي بسيار كوچك آبي رنگ.
12-V.pracox با گلهايي به رنگ آبي با اثر مقوي.
13-V.salicifalia بوته مانند شبيه درختچه در زلاندنو، جهت رفع اسهال ساده.
14-V.virginiaca يك ساله در نواحي شرقي آمريكا شمالي تا تگزاس.
15-V.hedera falia علفي داراي ساقه كوتاه و خوابيده، گلها آبي روشن و قابض، در اطراف تهران، كرج، البرز و تبريز و كرمانشاه.
16-V.agrestis علفي ساقه نيمه خوابيده، گلها سفيد تا آبي روشن، در جنوب غربي ايران تا بوشهر.(71و8 و16)
اشنبلي گويد: لباب انواع دارد 1- مجوسي يعني گوشتي 2-قيسني كبير(يا حقيقي) 3-جقلال( قسيناد) 4- مواقال.(56)
آن مضر عصب و مثانه است و مصلح آن شكر(3) و نوع عشقه(Hedera…) بسيار سمي است.(73و8) در نوع عشقه درماتيت تماسي به دنبال لمس برگها، ريشه يا ساقة آن ايجاد مي شود. خوردن مقدار كمي گياه در دامها مشكلي ایجاد نمی کند ولي در مزه شير آنها تأثیر دارد. در مصرف زياد آن گاستروآنتريت و اسهال خوني مي دهد.
در گوسفندان اسهال حاد، اسپاسم عضلات و گيجي و فلجي و حتي مرگ دام مي دهد.(59) با توجه به اثرات صفرازايي آن در سنگ كيسه صفرا و انسداد مجرا ممنوع است و در التهاب داخلي، بواسير، در طي قاعدگي با توجه به اثر مسهلي آن مجاز به مصرف نيستند. مصرف ريشة تازة آن تراتوژن و سقط آور است.(62)
دم كردة ده گرم براي هر فنجان آب سه بار در روز يا شيرة گياه دو قاشق در شير صبح ناشتا يا 50گرم در صد سي سي آب تهيه لوسيون.(8و10) و قدر شربت آن از آب آن يك تا سه درهم و از نوع صغير آن از آبش تا نيم رطل با بيست درهم ثبات.(3)
دوز روزانه آن8/0-3/0 گرم از گیاه بعنوان چای خوراکی و جهت مصرف موضعی200 گرم برگ تازه در یک لیتر آب جهت زخمها و از افشرۀ آان10-5 قطره روزانه است(73)
الف)طبق نظر حكماي قديم:
لبلاب يا عشقه، سرد و خشك است و مفتح سدد و ملين طبع و محلل آب آن مسهل مره الصفرا و چون بجوشانند، تفتيح آن غالب و اسهال آن كمتر و آب افشرة آن به عكس است و برگ نوع كبير آن جهت جراحات عظيمه و سوختگي آتش و دردسر و امراض سينه و آب آن جهت سرفه و قولنج حار با خيار شنبر جهت ورم مفاصل و سه درهم از آن گل جهت قرحة امعاء و ضماد برگ آن(نوع تازه) جهت درد سپرز و مطبوخ آن در روغنها جهت تحليل ورم دردها و با روغن زيتون جهت درد گوش و چرك آن.
و قسم سياه آن(عصارة آن) جهت سياه كردن مو و برگش جهت قروح(زخمهاي) بد و گل آن كه بي ثمر است، آشاميدنش و فرزجة آن(برداشت آن از واژن)مدر حيض و قابضه و مسهل مره صفرا و رافع سرفه و قولنج حاد و محلل ورم مفاصل و با خيار شنبر جهت اورام احشاء و اكثر تبها نافع است.(3و6)
جالينوس گفته: اين خاصيت تحليل برنده دارد و چنانچه برگ تر و تازة آن را در شراب بپزند زخمهاي بزرگ را جوش دهد و خراج هاي خبيث را درمان كند و چنانچه برگ آن را در سركه بپزند براي طحال سودمند است.
گل آن قويتر است به همين دليل چنانچه آنرا همراه با موم ذوب شده در روغن سايند، مفيدترين دارو براي سوختگي با آتش خواهد بود. و زخمهاي مزمن گوش و بيني را درمان مي كند.صمغ آن شپش موي را از بين مي برد زيرا خاصيت سوزاننده نهان دارد و مانند صمغ ماي عمل مي كند.
اريباسيوس همان خواص جالينوس را گفته. ابن ماسويه گويد: لبلاب زبان گز و اندكي گس مزه است. صفراي سوخته را اسهال نمايد، دارو بوده و غذا نمي باشد. چنانچه آن را بكوبند و با روغن گل و موم صاف شده، مخلوط كنند، روي موضع سوختگي نهند، سودمند خواهد بود. چنانچه آب آن را بپزند،انسدادها را بگشايد. ليكن از خاصيت اسهال كننده آن كاسته خواهد شد و چنانچه آن را بپخته بياشامند، خاصيت اسهال كننده قويتر در برخواهد داشت.(64)
ب)طبق نظر نويسندگان معاصر:
برگهاي تلخ آن تند و محرك است و اثر ضد اسكوربوت و مدر است. مخلوط شير تازة آن با شاه تره و بولاغ اوتي اثر محرك و مقوي و برخي عوارض جلدي مثل سودا و اگزما را رفع مي كند. براي آن اثر قابض قائل اند. در استعمال خارجي اثر التيام زخم و جراحات و رفع محل دردناك بواسير ديده مي شود.
نوع سوم آن اثر مقوي معده، مدر، معرق و قابض و آرام كننده و در آستم و برونشيت باعث خروج خلط و رفع بلع هوا در غذاخوردن مي شود. در استعمال خارجي آن به صورت غرغره جهت آنژين،التهاب ورم لثه، دندان و زخم هاي ديرعلاج مفيد است.(8و10و61و73)
طبق نظر کمیسیون E آلمان فقط سرفه و برونشیت مزمن مجوز مصرف دارد و در طب هموپاتیک در اختلالات روماتیسمی و التهاب ریوی مصرف می شود(73)
در فرانسه به عنوان سالاد، در هند به عنوان مدر و ترميم كننده كمبود ويتامينC مقوي و در ناراحتي پوستي از له شدة آن براي التيام سوختگي و عقربك و نوع سوم آن (البلاب المجوس) را در فرانسه بعنوان قاعده آور و در طب عوام جلوگيري از خونروي رحمي بكار مي رود.
از برگ آن اثر صفرابر و تصفيه خون و خلط آوري و در درمان سياه سرفه،التهاب ناي، برونشيت مزمن، روماتيسم و نقرس و دفع رسوبات صفراوي و كم كردن فشارخون و در استعمال خارجي در تسكين درد و درمان سلوليت و رفع التهابات سطحي پوست بدن بكار مي بردند.
از خيساندن برگ آن در شراب يا سركه محلولي جهت رفع زگيل و ميخچه بدست مي آيد و در استعمال خارجي در تعديل حساسيت اعصاب حسي سطحي بدن بكار ميرود.(8)
گياهان حاوي تانن در ضد زخم معده 1-سيزاب قسمت هوايي در زخم در اثر ايندومتاسين و2- مالتوس قسمت پوست در زخم در مطالعات باليني گزارش شده است.(70)[1]
[1] منابع:
- تطابق نامها دكتر قهرمان ج1ص266 7- تحفه ص752
- معارف ج6 ص456و ج2ص647 8-قرابادين ص374
- معارف ج 6 ص456 و ج3ص183 9- ترجمه الحاوي رازي ج21ص249
- گزيده گياهان ص221 10- درختچه هاي ايران ص38-36
- تداخلات گياهان دكتر ضيايي ص253 11- اساس فارماكودنيامي دكتر عبادي ص943
- گياهان سمي دكتر اصلاني ص163 12- گیا دکتر گل گلاب ص139 و ص3-201
13- گیاهان دارویی دکتر زرگری ج2ص627 وج3ص665 14- PDR اثر دکتر دیویدهبرص284