کتاب ادب الطبیب – باب دوم
گفتاری در عادات
عادات نیروی عظیمی در حفظ سلامتی و معالجه بیماری دارد. بنابراین همانطور که گفته شد در هر فرد از مردم نوعی عادت به استعمال اشیاء با مقادیر مختلف وجود دارد و آنها به این اعمال عادات و مألوف شدهاند و آن جزء مزاج آنها شده است و بدنهایشان به این عادات سالم مانده تا زمانی که از این عادات برگردند آن وقت سلامتی آنها به هم میخورد و بیمار میشوند و بدن های آنها به اضطراب میافتد و نیز بسیاری از ساکنین سرزمین ها در جهات مختلف به کارهای مختلف عادت کردهاند و الفت گرفتند. و نیز به غذاها و نوشیدنی های مختلف عادت کرده اند و نیز به اشیاء طبیعی ضروری دیگر که در بقا بدنشان لازم است، بدنهایشان به آن عادات صحیح و سالم مانده، پس عده ای به اخلاقی عادت کرده و عدهای دیگر به کارهای و اخلاق دیگر الفت گرفته اند که به آن اخلاق و افعال اصناف دیگر مردم عادت ندارند و آنها را مرضی یا غیر محمود تلقی می کنند. مثال در این مورد در بدن های مردم این است که:
عدهای به خوردن نان جو عادت کرده اند و مرتب خوردن شیر و لبنیات عادت دارند و عدهای دیگر به نوشیدنی مشروب به مقدار زیاد و با آن که مزاج آنها گرم هم هست اما بدنهایشان آن را تحمل میکنند وبا سلامتی آنها موافق است
و ما شاهدیم که کسانی دیگر که مزاج گرم دارند نمی توانند مقدار از شراب و دارو زیاد بخورد و این جز به عادت در گروه اول نیست. و نیز قومی را با آن که بدن های ضعیف و لاغر دارند به کارهای سخت و مرام های شاقه می پردازند و آنها این سختی را به توا تر و اندک اندک تحمل کردند و بسیاری را با آن که بدن های قوی و چاق می یابیم بر این کارها تحمل ندارند چون به آن عادت ندارند.
آیا نمیبینی که بدن هایی که عادت به گرفتن غذا به مقدار کم دارند، هر وقت که زیادتر از آن حد غذا بخورند به آنها ضرر می زند و نیز این گفته برای کسانی که عادت به خوردن یک مرتبه دارند، اگر دوبار یا بیشتر بخورند، از ضرر آن و بیمار شدن مینالند.
بقراط در این مورد گفته های زیاد دارد و من دوقول از آن را می آورد.
1)تغییر عادات در اشخاص 2) قول اعم
مثال اولی آنکه امم مختلف که عادت به اشیاء مختلف دارند و آن را طبیعی شمرده اند ولی با تغییر عادات بیمار می شود.
اما گفته ای که لازم است بدانید عادات اشخاص این گفته بقراط است و شناخت این مورد آسان است یعنی تدبیر بد در خوراک و نوشیدنی در بعضی افراد شبیه آن چیزی است که میخواهند بهتر شوند مثل آن است که عدهای که به یکبار خوردن عادت دارند، اگربه چند بار خوردن بپردازند باعث ضرر و ضعیف شدن بدن آنها می شود.
چون به آن عادت ندارند که آنگونه غذا بخورند و باعث ضعف و سنگینی بدن ها و کسل وسستی آنها می شود پس شام خوردن این گونه باعث ترش شدن و آروغ زیاد میشود و عدهای از اینان دچار طبیعت نرم می شوند و سبب آن است که سنگینی معده آنها برخلاف طبیعت قبلی آنها بوده، و آنها عادت بر خالی بودن معده داشته اند و با دوبار خوردن دچار سنگینی معده می شدند و نمی توانند هضم کنند.
اما مورد دوم که همان مثال عام است بقراط گفته:« و من از بزرگترین دلایل را برایت گویم در رطوبت آنها آن است که شما در میابید بسیاری از افراد العتقاله (=مردمی که بین کوه های اورال و دریای سیاه و اروپای شرقی و میانی زندگی می کردند که دو دسته بودند
1) صقالیه شمالی که شامل مردم روس سفید و روس بلونی رنگ بود
2) صقالیه جنوبی شامل صرب ها،کرواتها،سلوفانها،بلغارها،که همه کشاورز بودند)
که شانه و عضلات و ساق و رانهای خود و جلو سینه های خود را داغ کرده اند و این مساوی رطوبت طبع آنها نیست و این باعث میشود که نمی توانند با کمان تیربیندازد با شانه های خود به سبب رطوبت آنها وصنعت اندامشان اما چون داغ می کنند مفاصل انها از ان رطوبت خشک شده و مفاصل آنها شبیه مفاصل دیگر مردم میشود و غلظت مفاصل آنها عارض میشود.
اما هر کس آن را با رسن های محکم در حالات اطفال نمی بندند (آنطور که در مصر انجام میدهند) و نه طبق سنتهایشان به سبب اسب سواری آن ها و ثابت ماندن آنها بعد از مدتی به سبب نشستن مکرر آنها، مردانشان قادر به اسب سواری نیستند و آنها بیشتر اوقات در یک جا مینشینند و به خاطر سنگینی و کسالت، آنها فقط می توانند راه بروند و زنانشان نیز عجیب کم سخن و سنگین و باوقارند.»
و نیز گفت:« من گویم آنها از از اسب سواری دوری میکنند که در یونانی به آن قادماطا گویند به خاطر آن که پاهای آنها در روی اسب آویزان است. بعد آنها کج و ورک های خود را می کشانند از زمانی که بیماریی آنها تشدید یافت و آنها خودشان را مداوا کردند (به این روش که بیماریشان با آن آغاز شده بود) چون خون(در جنگ) از آنها سرازیر شد،خواب بر آنها چیره میشود به سبب ضعف زیاد و آنها می خوابند بعد بیدار میشوند،بعضی از آنها خوب میشوند و بعضی خیر . من دیده ام که این روش درمانی باعث فساد جنسی میشود و این بخاطر آن است که نزد گوشهای آنها دو رگ است،اگر از آنها قصد کنید، خون خوب می آید و آنها خیال می کنند که این دو رگ را باید زد و فصد کرد.»
و من برای تو همه این کلام بقراط را گفتم، تا تو خود راهی برای تغییر عادت بدنهای سالم و مریض را بیابی و اگر دوست داشته باشی از کلام بقراط بشنوی درباره عادات و اینکه چگونه مردم سرزمینها آن عادات را کسب می کنند برحسب تغییر آب هوایشان و آبها و سرزمینهای خودشان کتاب البلدان و میاه و الاهوا او را بخوان تا برایت بسیاری از امور عادات را بیان کندو ما اینجا به همین جملات اکتفا میکنیم تا بیدار و تحریک به مطالعه شوی: