قاموس مداوا با غذاوگیاه
اثر دکتر احمد قدامه
انتشارات النفائس بیروت،
ترجمه دکتر محمد حسین ورپشتی
237)الکزبرة= گشنیز=l,coriandre (the coriander)
اسم آن کزبره یا کسفره که لغتی آرامی است و سبزی زراعی است که از تیره خیمیهombelliferes= و آن یکی از ادویهجات معطر قدیمی است که در بیشتر کتب مصر و سانسکریت و عبری و رومی آمده است. موطن اصلی آن اطراف دریای مدیترانه است اما در هند و آمریکای جنوبی و اروپا کشت میشده است. در طب قدیم: از فایدههای آن زیاد گفته اند:
1) اگر با عسل و روغن زیتون بمالند باعث بهبودی شری (=نوعی بیماری پوستی) میشود.
2) با آرد باقالا باعث حل شدن جراحات و به هم آمدن خنازیر میشود.
3) آب آن با سرکه و روغن گل سرخ جهت ورمهای ملتهب جلد و مضمضه با آب آن در زخم دهانی و زبانی مفید است.
4) عصاره آن نافع در چشم و از بین بردن بوی بد پیاز و سیر اگر به صورت تازه جویده شود.
5) مانع خفقان از حرارت و مانع از آروغ و استفراغ ترش بعد از غذا می شود
6) مضر قلب است ولی مقوی معده
7) ایجاد فراموشی و غثیان و ایجاد خواب آلودگی میکند
8) نافع در اسهال و مانع عطش و به صورت مالشی مانع حکه و جرب میشود
9) آب آن با شکر اشتهاآور و مانع نفخ بد بو میشود.
10) گشنیز خشک مقوی قلب و مانع خفقان است.
11) حابس بخارات از سر به خصوص با آویشن و شکر.
12) با سماق جوشانده جهت اسهال خونی و هیضه مفید است.
13) شراب آن مانع هذیان در اثر مواد مست کننده و کاهنده حیض است زیاد آن مست کننده است.
در طب جدید: در طب جدید در موارد زیر مصرف دارد.
1) هاضم 2) معطر 3) مقوی 4) دور کننده بادها 5) ضد تشنج و سردرد 6) نافع در فشار خون و تصلب شرائین 7) چون حاوی ید است آنرا در سرمه قرار میدهند 8) اگر قبل از نوشیدن مشروب کمی گشنیزه بو داده بخورند، علائم مستی را در وی به تاخیر میاندازد. بهتر است که به ۳۰۰ گرم بذر آن در یک لیتر آب اکتفا کرد
9) از آن روغنی خوشبو استخراج میکنند به نام لینالول که 25-30 گرم آن در یک لیتر آب ضد سوء هاضمه است.
گشنیز در غذا: خوراکی خاصی با آن نمیسازند اما در ادویه اکثر خوراکیها وارد میشود .نوع خشک آن بیشتر از تازه و تر آن مصرف داشت اما در این زمانه نوع تازه و سبز آن بیشتر مصرف دارد.
171) طلع النخیل= گل خرما Le Spadica (The Spadix)
آن اولین گلی است که از درخت خرما ظاهر میشود و از آن طلع یا خرمای نارس به شکل یک جفت کفش دو طبقه که بین آن جنین بسته شده، در می آید. به پوستۀ آن کفری و داخل آن الاغریض گویند چون سپید است. اسماء دیگر آن القنو، العذق، الکافور، الضحک، الکباسه که همه اسامی طلع هستند. فواید آن در خضاب و تلقیح را از قدیم می شناختند. اطباء به اثر بنایی و ساختاری آن اشاره کرده اند و شعرا مثل شاجم گفته اند:
افدی الذی اهدی الیناطلعه- اهدت الی قلب المشوق بلابلا
فکا نما هی زورق من صندل- قد او دعوه من اللجین سلا سلا
در طب قدیم: آن مقوی معده و خشک کننده آن، مسکن غلیان خون، نافع در گرم مزاجان، مقوی احشاء بدن، نافع در تنگی نفس و سرفه بلغمی، اگر آن را با عسل بخورند مقوی بدن و عمل جنسی میشود و اگر آن را در رحم نهند، باعث از الۀ خون می شود و اگر زن قبل از جماع طلع به خود بردارد, کمک به حاملگی کند.
زیاد خوردن طلع، مضر معده و سینه است چون دیر هضم و جهت چاقی نیکو است .در طب جدید در تحلیل و تجزیه آن معلوم شده که 17% قند و 22% پروتئین و 54% کلسیم و مقادیر ویتامین C و B و فسفر و آهن دارد.
از تجاربی که در تقویت بدن به دست آمده معلوم شده که مواد چربی در آن زیاد است و ثابت شده که آن حاوی هورمون استروژن که نشاط آور تخمک، تنظیم قاعدگی کمک به سیر اسپرم در چسبیدن به تخمک و بعلت وجود روتین در آن ایجاد شرابی می کند که مقوی دانه های خونی در بدن جلوگیری از پارگی آنها میشود.
باعث منع خون دماغ در افراد با فشار بالا یا دیابت و خونریزی لثه در کشیدن دندان میشود.