قاموس مداوا با غذاوگیاه
اثر دکتر احمد قدامه
انتشارات النفائس بیروت،
ترجمه دکتر محمد حسین ورپشتی
93) الحمضیات = مرکبات The Citrus
لغتی که در شام به میوه جات حاوی اسید سیتریک باشند از تیره پرتقال گویند مثل پرتقال و لیمو و ترنج و یوسفی، نارنج و گریپ فروت که در مصر به آنها الموالح گویند. مرکبات حاوی مقدار زیادی ویتامین سی هستند که در هر صد گرم آنها 50 میلی ویتامین سی است و در پوست زرد آنها سه تا شش برابر بیشتر از پوست سبز آنها است و نیز همین مقدار ویتامین A وb است. ویتامین سی بسیار حساس است و در اثر حرارت از بین می رود و در آب ذوب می شود و با تماس هوا در اثر بریدن تغییر می کند بنابراین مرکبات را نباید پخت یا در آب جوش انداخت و قبل از خوردن نباید پوست آنرا کند و یا تکه تکه کرد بلکه باید بسرعت بشویند و بخورند: و اگر آب آنرا بگیرند فورا باید بخورند یا در ظرف در بسته در جای سرد نهند. ویتامین سی برای شرائین مانع گرفتگی و ویتامین A و B آن در وظایف غدد دخالت دارند و در دوام جوانی و زیبایی شرکت دارند.
مرکبات در صنعت: از سالیان قبل عصارۀ پرتقال جهت پیری پوست و تغذیه آن مشهور بوده و نیز لوسیون آن برای تغذیه پوست مفید بوده و حالا این لوسیون از لیمو و پرتقال و گریپ فروت هم می گیرند. از لیمو در صابون سازی و جهت زیبایی دست و سفید کردن آن بکار می رود.
پوست خشک آن بهره می گیرند جدای آنکه آن مقوی جلد و کشنده میکروبهای روی پوست است. پرتقال و لیمو برای بدن مغذی و بخاطر ویتامین زیاد آن در رژیم غذایی وارد و اگر پوست آنها را بشویند هرگز پوست را خشک نمی کند.
روش آن: لیمو و پرتقال را بعد از شستن در آب گرم در طول شب گذارید و در صبح پوست آنرا بکنید و مدتی در آب غوطه ور کنید و این روش بهتر از جوشاندن پوسته است.
بطور کلی مرکبات پاک کننده خون، از بین برنده سموم غذا و نشاط آور روده و کیسه صفرا و درد مفاصل و روماتیسم و بسیاری از آفات مبتلا در بدن می شود.
264)المصطکی Le lentisque (The lentisk)
درختی از تیره بنه= Anacordiaces که شبیه بنه (پسته کوهی) که در سواحل شام و کوههای سر به فلک کشیده آن است که از آنها مادۀ صمغ که در تجارت کاربرد دارد، میگیرند.
در شام به آن مسکه که اسم قدیمی مصطکی است و از ریشه یونانی Matike گرفته شده و به آن ضرو هم گویند و صمغ آنرا الکمطام گویند.
در کتاب قاموس محیط آمده که ابن خالویه گفته : « آن با تشدید خوانده میشود(به قصر) یا به تخفیف که با مد خوانده میشود و فارابی آن را با حرف ت به صورت مصتکی نوشته و آن درختی است که در زبالهها و برگ آن مثل درخت مسواک است و میوۀ آن تلخ و صمغ خارج شده از آن به صورت آدامسی است که به آن علک گویند».
در کتاب لسان عرب آمده که الازهری گفته: « مصطکی همان صمغ رومی است که عربی نیست و الکمکام پوست درخت خوشبو ضرو است که به آن الحاؤ (=درخت خوشبو) هم گویند.
در طب قدیم:
مصطکی به شکل مادۀ صمغی روی شاخههای درخت به همین نام است که در پوست درخت موجود است.
و با شکافت طولی پوست آن بیرون میآید و منجمد میشود و در طی چند روز آن را جمع آوری میکنند. در طب قدیم جهت سردرد و نزولات و قطع خون دماغ و سوء هضم و ضعف کبدی مصرف داشت. اگر آن را با روغن زیتون بپزند و در گوش چکانند, گرفتگی آن باز و کری را زایل و آن مقوی دندان و لثه است ولی مضر مثانه است و مصلح آن گل سرخ است.
ابن سینا فرمود: « درخت مصطکی قابض و محلل است و روغن آن جهت جرب نافع و پخته برگ و عصارۀ برگ آن را بر زخم بریزند, گوشت برویاند و بر استخوان شکسته باعث جوش خوردن آن شود و جویدن آن بلغم را از سر پاک کند و محکم شدن لثه و مقوی معده و از بین رفتن شهوت و پاک شدن معده و تحریک آروغ و آب شدن بلغم معده میشود.
و در ورم کبد و معده مفید است. پخت ریشه و پوسته و برگ درخت در اسهال خونی و تراشیدن سطح روده نافع و در خونریزی رحمی و برآمدگی مقعد بول نافع است و روغن درخت نیز چنین اثری دارد.»
در طب جدید:
عصارۀ آن قابض در اسهال اطفال، در تسلسل ادرار، و جویدن آن مقوی دندانهای پوسیده و محلول آن در الکل اگر بر تکه ای کوچک پنبه در سوراخ دندان نهند, درد آن آرام گیرد و مالیدن آن بر زخم جهت تمیز کردن آن و حفظ زخم از میکروبها به کار میرود. عصارۀ آن در پاک نگه داشتن بعضی خوراکیها مثل سیر و پنیر و مربا به کار میرود و نیز در محلولهایی که جهت خوشبو کردن غذا با سرکه به کار میرود.