قاموس مداوا با غذاوگیاه
اثر دکتر احمد قدامه
انتشارات النفائس بیروت،
ترجمه دکتر محمد حسین ورپشتی
24)باقلا – L,Feve( the broad bean)
در مصر به آن الباقلا یا نام قدیم آنرا بنام جر جر و الجمی گویند و آن گیاهی است از تیره لگوموناسه.
200) L,feve (The leroad bean)الفول=باقلا گیاهی
گیاهی از تیره لگومیناسه که شامل گیاهان خوردنی مثل نخود و عدس و لوبیا و گیاهان علفی مثل خلر و گاودانه(یا نوعی عدس) و شبدر یا برسیم و یونجه و سنا و انار صحرایی و گیاهان زینتی مثل آکاسیا عربی و خرنوب مصر.
در شام باقلا را به نام فول در مصر به نام الباقلی یا باقلاء و یا جرجر و جمی گویند. نوعی از باقلا در مصر هست که دانه اش ریزتر است به نام فول خیل یا فول مصری.
اساطیر درباره باقلا: گفته اند فیثاغورس از آن نمیخورد چون فکر میکرد از نفوس مردگان است. وارون راهبه معبد روم نیز نمیخورد چون آثار جهنمی در گلهای آن هویدا بود. بعضی مثل فیثاغورس فکر میکردند که عدهای در رم نان وشور با باقلا میخورند و این غذای مقدس آنها است.
هیرودت مورخ نامی گفته:« مصریان قدیم باقلا نمیخوردند نه تازه و نه پخته آن را و رهبانیان آنها رانیز از این کار منع میکردند.
یونانیها آن را با پوست میخوردند و دانههای آن را در قرعهکشی به جای برگه استفاده میکردند کلدانیها آن را مکانی برای انتقال روح مردگان به آن میدانستند. قدیس جیروم در نهضت بیداری اروپا شروع به شرح فوائد آن برای مردم کرد ولی بیشتر مردم میگفتند که از خصایص آن باد در روده ها است که زیاد می کند.»
در طب قدیم:
در قرون وسطی بعضی اطباء گفته اند: آن برای معده سنگین است و باعث گاز در روده میشود. آن جهت سرفه و استفراغ و سنگ ادراری و مثانه و درد مفاصل و زحار و آب آوردن شکم و آرد آن را مخلوط با نبیذ (=آب کشمش) جهت معالجه دمل و گلو درد بد و جراحات و تاری دید و جهت ازدیاد شیر مادران به کار میرود. اطباء عرب آن را جهت رفع ترشحات سینه و مداوای بیماریهای ریه و معجون با سرکه جهت زخمها و برگهای آن را جهت بهبود زخم و ورم عصب به کار میبردند.
ضماد آن را جهت ورم پستان در اثر ضربه یا ماندن شیر به خصوص اگر با نعناع پخته باشند به کار میبردند. پخته باقلا با آب و سرکه جهت اسهال مزمن که زخم روده نداشته باشد و ضماد آن با سویق جو جهت ورم حاره و مخلوط آن با آرد شنبلیله و عسل جهت حل کردن دملها و ورم بیخ گوش و اگر آن را پوست کند و بکوبند و بر جبین گذارند مانع سیلان عرق به چشم و ضماد آن جهت ورم بیضهها و نیز جلادهنده بهق و کلف و نمش (انواع کک صورت) اگر با آن صورت را بشویند و حل کننده حتی زیر (ورم چرکی گلو) به خصوص با سویق و شب یمانی و روغن زیتون مانده باشد.
آب پخته باقلا به پشم رنگ سیاه میدهد و نرم کننده حلق و جلا دهنده آن است و جهت سنگ مثانه نافع و اگر تازه آن خورده شود با سرکه شکم را سر جا آورد و خشک آن بهتر است و باعث باز شدن ابسه و مانع نزول مواد رقیق از سر و تسکین سرفه ناآرام میشود. پوسته (رویی) آن باعث برانگیخته شدن التهاب دهان و خشونت حلق و شاید تهیج گلو درد چرکی شود و گفته اند آن:
« باعث نفخ و فضولات زیاد روده اگر تازه خورده شود و پختن آن باعث کاهش ایجاد نفخ میشود.»
در طب جدید:
به آن مثل یک دارو نگاه نمیکنند و دریافته اند که گل آن باعث مدر ادرار و نشاط هضم و رهایی بدن از سنگ ادراری و آرامش دردهای کلیوی و توقف استفراغ میشود. برای همین 50-60گل آن را در دو ظرف جوشانده و بعد از سرد شدن مینوشند.
چند بار در روز مغز باقلا سبز را اگر با آب بجوشانند و بنوشند جهت سنگ ادراری مفید و نیز التهاب کیسه صفرا و کلیهها و مثانه و رفع بیاشتهایی مفید است.
و نیز جهت ضعف معده و کسانی که سوء هضم دارند و التهابات روده از خوردن باقلا منع شدهاند.
در غذا:
معلوم شده که باقلا سبز حاوی68% آب و15% پروتئین و19% قند و4% مواد چربی و کمی هموگلوبین و لیسیتین و ژلاتین و املاح معدنی مثل آهن و فسفر و کلسیم و گوگرد در پوست آن ویتامینهای به دست میآید که در بدن همان کاری میکنند که با خوردن آب لیمو یا روغن زیتون یا شیره انگور ایجاد میشود.
با این وجود معلوم شده که باقلا در درجه دوم بین غذاهای پروتئینی مثل گوشت وماهی و تخم مرغ و پنیر است. و به علت عدم اسیدهای آمینه برای تغذیه ارزش آن را ناقص کرده است و لازم است به منظور تکمیل تغذیه با آن مقداری پنیر یا تخم یا گوشت با لیمو و روغن زیتون و آرد خورده شود. باقلای خشک از مواد غذایی اساسی که ارزش غذایی آن را بالا میبرد، غنی است و هم ارزش عدس است گرچه عدس هضمش آسانتر است چون در نوع باقلا سبز الیاف موجود در پوسته آن باعث سختی هضم میشود.
لازم است که موقع خوردن مقدار زیادی از باقلا یکباره باعث بیماری مثل آنمی، خونریزی بینی شود و ما این عوارض را بین کسانی که به علت فقر غذای اصلی آنها باقلا است بیشتر میبینیم.