اخلاق الطبیب

ملازمه الطبیب للمریض بعد الدواء:

هرگاه به بیمار مسهل یا قی آور دادی لازم است که تو ملازم بیمار باشی، نکند در غذا و شراب او خطا ایجاد شود.

عده ای گفته اند: در چیزهایی که واجب است در آن ثروتمندان از قدیم تنهایی می خورند و زیاد هم پر خورند و در سن بالا دچار آفات زیادی می شوند که در اثر غذا ماندن در معده حرارت شدیدی ایجاد می کند یا از بوی آن و بعد از آن غذا، خلط ایجاد می‌کند که طبع را به هم میزند و ایجاد اسهال میکند و چه بسا این بیماریی چند روز ادامه یابد و باعث جلب امراض دیگر بدن شود و ایجاد دل پیچه در شکم وی می کند و علاجی را قبول نمیکند مگر به تلاش‌ شدید و نفس گیر و گاه این اسهال روزها و ماه‌ها ادامه می‌یابد.

ضرر کتمان سر از طبیب:

از بزرگترین خطا آن است که این کار را کنند، پوشاندن «سِر» از طبیب که او می خواهد آن بلا را از نفس او دفع کند و هرکس خطا کرد و پوشاند آن را، دو جنایت کرده و مرتکب دو خطا شده و طبیب به سوی علاج بیماریی که سرش روشن نشده، هدایت نمی شود.

بنابراین واجب است که زمانی مسهلی به بیمار می نوشانید، طبیب ملازم بیمار باشد تا آنکه او استفراغ کند و از این امور غصه دار وکوشش ها در حفظ صحه فارغ شود و علل بیماریی از او دفع شود و سبب آن از نفس وی دور گردد.

و چه بسا در بعضی اوقات مسهلی را به بیمار با سن جوانی و ثروتمندی نوشانده ام و در آن وقت خطایی مثل پوشاندن علائم از روی حیا به علت کم عقلی و جهت بیمار ایجاد شده و چه بسا جوینده آبی در شب که در آن مسهلی بوده در اثر خطا نوشیده و بعد از آن دچار ضعف و درد در دل شده و چون در حالش تشویش ایجاد شده بعضی از خدمه به آنچه او کرده بود به پزشک گفتند و طبیب او را معالجه کرد و بهبود یافت و اگر این خبر را به من نمی گفتند معالجه و بیماریی وی مدت ها طول می کشید و بهبود نمی یافت.