مرآت العقول

باب5) حمل و الحدی من لبن خنزیره

1)علی بن ابراهیم از پدرش از حنان بن سدیر که گفت: « مردی پرسید از امام صادق (ع) و من آنجا حاضر بودم از بزغاله ای که از شیر خوک بخورد تا بزرگ شود و استخوان هایش محکم شود بعد مردی آن را با گوسفند خود تزویج کند و از او بزغاله ای بیاید حکم وی آن چیست؟ فرمود: « آنچه از نسل آن بشناسم و به چشم خود ببینم نزدیک آن شوم و آنچه که نمی شناسم از آن بخورم به آن به منزله پنیر است و دیگر از آن مپرس».

2) حمید بن زیاد از عبدالله بن احمد نعمیکی از ابن ابی عمیر از بشر بن مسلمه  از امام رضا(ع) که دربارۀ بزغاله ای پرسیدند که از خوک شیر بخورد تا بزرگ شود  و یا گوسفند دیگر جفت گیری کند، فرمود: « آن به منزله پنیر است، آنچه که میشناسی که از نسل او است و نخورید و آنچه که نمی‌شناسید از نسل آن است بخورید».

3) محمد بن یحیی از احمد بن محمد از الوشاء از عبدالله بن سنان از ابی حمزه تا رسید به امام صادق(ع) که فرمود: « از گوشت بزی که از شیر خوک خورده هرگز نخورید».

 

4) از عده‌ای از یاران ما از احمد بن محمد که گفت: « به امام(ع) نامه نوشتم و گفتم: « فدایت شوم که زنی به بزغاله شیر میدهد تا بزرگ شود و جفت گیری کند و بزاید آیا جایز است از شیر و گوشت آن بخورم»  فرمود: « کاری بسیار مکروه است ولی اشکال ندارد».

 

5)  از علی بن ابراهیم از پدرش از النوفلی از السکونی از امام صادق (ع) که فرمود: « از حضرت علی(ع) سوال شد از بچه شتری که با شیرخوک پرورش یافته؟  فرمود:« آن را ببندید و به او تغذیه دهید با جو و نان و علف و تخم گیاه، اگر از شیر بی نیاز است و اگر هنوز شیرخواره است آن را به مدت هفت روز بر پستان گوسفندی بیندازید، بعد می توانید از آن گوشت بخورید».