اخلاق الطبیب

 دوری از کسانی که ادعای طب دارند

بدان که راه بخیل و پاره دوز و فقیر بهتر از آنهایی است که ادعای طب می‌کنند اما از طب نمی‌دانند، چون به سوی مال می‌روند و چه بسا بر سر نفسی می آیند و آنها بر این بسیاری از مردم شریف می‌روند و اگر بر این گونه افراد حاجت شدید بود یا جهت دفع حداقل حاجت بهتر از کسی است که او بی نیازی جوید که میخواهد حرف بزند و از او بشنوند، همانطور که گفته اند: « فلانی در علم طب رجوع کرده و اکثر اینان کسانی هستند که به زهد و صیانت نفس روی آورده‌اند و گرچه از دنیا امساک کرده اند و به جزئی از دنیا و دین و آخرت بسنده کرده اند و از سخت‌ترین کارها، تحکیم روح بدون معرفت به چیزی و نهی از کاری بدون بصیرت است. همان طور که قبلاً تر اخبر کردم که حکما مردم را از تجربه در طب نهی کرده اند و به تحقیق فصد کسی که گلودرد بلغمی داشت را گفتم و طبیب بیگانه که دانستن از روی عادت انسانها را معالجه می کرد و عادت آنها را می دانست و سیرت پادشاه را می دانست برای اموال  واینکه چگونه آنها را تصحیح می کردم را برایت گفتم، و اگر آنچه که ما وصف کردیم نبود، ملوک و امرا، خودشان را از اطباء راحت نمی کردند و آنها در اموالشان و خدمه خود را شریک می‌کردند، چون چیزی بهتر از عافیت و لذیذتر از از سلامتی نیست.