فارسي:چغندر

علمي:Beta vulgaris

انگليسي: Beet

عربي: سلق، طوطن( صيدنيه ديسكوريد)(56)

 

گياه داراي ساپي نوزيد، فيتوسترول و مواد چرب و تبائين و لوسين و تابروزين و ايزولوسين و هيستيدين و فنيل آلانين و اورآز است. ميزان مواد آن در صد گرم خام آن  1-87% آب  2- 6/1% پروتئين  3- 1/0% مواد چرب  4- 9/9% مواد قندي  5-1% خاكستر  6-mg16 كلسيم 7-mg33 فسفر   8- mg7/0 آهن  9-mg60 سديم  10-mg33 پتاسيم و 11- ويتامينها جزيي (7)

بقول دیگر(جدیداً) دارای اولیگوساکاریدها(مثل قند وکتوز وrefine) و پلی ساکاریدها(مثل کالاکتان، آرابان و پکتین) و اسیدمیوه(مثل اسیدمالیک و اسیدتارتاریک، اسید اگزاوریک و سیتریک و گلیکولیک) و آمینواسیدها(مثل آسپارژین و گلوتامین) و بتائین دارد(73).

 

 گياهي چند ساله، با برگهايي پهن، چين دار، سبز تيره كه مستقيماً از ريشه خارج مي شود.  ساقه گل دهنده در سال دوم يا پس از يك دورة سرما زمستانه به گل مي نشيند و ميوه مي دهد.

دانه هاي آن در اطراف شاخه گل دهنده مي رسند. در هر ميوه چند دانه وجود دارد. ميوه هايي هستند كه فقط يك دانه بيشتر نمي دهند. چغندر علوفه اي كه ريشة آن دراز حجيم و شيريني آن كم و محصول در هكتار آن زياد و به مصرف علوفه دامي مي رسد.(7و59و73)

 

1-Beta vulgaris  ، گلها نر-ماده، فاقد برگك، گلپوش كوزه اي، پنج نيشي، ريشه متورم، غده اي، گلپوش دور ميوه ضخيم در همه جا كاشته مي شود.

2-Beta-lomato gona، ساقه ايستاده و سرپا، برگها بيضي در قاعده، دل مانند با دمبرگ دراز، دور تبريز، اهر، مشك عنبر، مشوداغ، يام، ديلمان.

3-Beta- maritima، برگها لوزي در قاعده، منتهي به دمبرگ كم و بيش گوشتي با نوك كوتاه، سنبله تنك در بلوچستان و خرمشهر.

4-Beta macrorrhiza برگها بيضوي، چرمي، كمي گوشتي، سنبله ساده و مادگي با سه كلاله در خوي آذربايجان. (1 و 68)

گرچه مقدار طبی آن عارضۀ چندانی ندارد(73) اما برگهاي گياه داراي گليكوزيدها و ساپونين ها است كه تحريك كننده هستند. ريشه گياه در فصول معيني حاوي تركيبات آميد بوده و موجب اختلالات گوارشي مي شود و تغذيه با آن در گاوها اختلالات گوارشي و در اسبها با بي قراري، سردي انتها، شيهه بي مورد، ريزش بزاق و عدم توانايي بلع مي باشد. چغندر انبار شده محيط مناسبي براي رشد بسياري از قارچهاي مايكوتوكسين ها مانند زيرالنون است(59و21)

مصرف زياد آن در اسب و الاغ و گوسفند اختلالات گوارشي ورم روده، اسهال، سختي در راه رفتن و علائمي شبيه تب زايمان در اثر هيپوكلسمي ايجاد مي كنند كه به علت اسيداكساليك زياد آن، كلسيم خون حيوان تركيب و توسط ادرار دفع مي شود و ايجاد هيپوكلسمي مي كند. در تفالة چغندر آلبومينوري و هموگلوبينوري در گاو شيرده مي دهد و نيز عدم تطابق در حركات و تشنج و اختلالات جلدي به صورت اگزما استئوپورز مي دهد(21)

زيادي ان معرق خون و مورث قولنج و مغص و مصلح آن پختن با عدس است(3و6) ريشة آن غليظ و ستبر و ديرهضم است و نفخ كننده است و در شكم صدا توليد مي كند(64)

 

 

الف)طبق نظر نويسندگان معاصر:

 اين گياه بندآورنده خون و مقوي معده و براي معالجه اسهال خوني مفيد است. ريشة چغندر ضدسرفه است. چيني ها ريشة چغندر را به عنوان مقوي براي زنان بكار مي بردند و معتقد بودند كه در ريشة چغندر هورمونهاي جنسي زنانه يافت مي شود.

در هند و چين شيرة برگ تازة آن براي معالجة اسهال خوني بكار ميرود. در هند از بذر چغندر خنك كننده و معرق و برگهاي له شدة‌ آن براي التيام سوختگي پوست بكار مي برند(7) نوع اصلي آن به مصرف تغذيه (سوپ و پوره) مي رسد.

برگ اين گياه به عنوان ملين و نرم كننده در معالجه يبوست، رفع حالات التهابي مجاري ادراري و تقويت عمل كليه اثر قاطع دارد.

در استعمال خارجي از برگ آن جهت پانسمان زخم و درمان تاول و له شدة برگ  تازه در رفع سودا بكار مي رود(8)

در بي اختياري ادراري سولفات منيزيم و نيترات آن مؤثر است كه در سويا و برگ چغندر و ساقة آن و ترشك وجود دارد(15) در طب هندی جهت عفونت و سرفه مصرف می شود(73)

 

ب)طبق نظر حكماي قديم:

آن مركب القوي و جالي و مطفي و جرم آن حابس طبع و آب آن ملين و قليل الغذا و مفتح بلغم و جهت رعشه[1] و تحريك باه موافق و خوردن آن با سركه و خردل كه طبخ يافته باشد، جهت رفع سده طحال بسيار مؤثر و جهت مفاصل و نقرس نافع و قطور[2] نيم گرم آن با روغن بادام جهت درد گوش و نطول[3] طبيخ برگ و بيخ آن جهت  حزاز[4] و طلاي برگ پختة آن جهت سوختگي با آتش و باد سرخ و ضماد برگ خام آن جهت بهق(لكه هاي پوستي) و داءالثعلب[5] و قروج خبيثه و مفاصل و با حنا جهت خوب كردن مو و خوردن آن با خردل و آبكامه مسكن قولنج و رياح غليظه.(3و6)

در تشنج امتلايي كه بيمار به يكباره افتد و تشنج خشك كه به سبب استفراغها و تحليل كه بيش از آن بوده درمانش اندر طبيخ بنفشه و خطمي و برگ چغندر و برگ كوك و كدو نشاندن و مهره هاي گردن و پشت به روغن بنفشه و كدو چرب كردن…(41)

جالينوس گفته: خاصيت جلا دهنده و تحليل برنده و پاك كننده فضولات مغز و دفع آنها از راه بيني وجود دارد. اگر بپزند خاصيت مزبور جدا مي شود و خاصيت از بين برنده ورمهاي پنهان را در بردارد.خاصيت غذايي آن مانند ساير تره ها كم است، اما در گشودن انسداد كبدي اگر با خردل ميل شود بيشتر از خبازي[6] است.

ابن ماسويه گفته: گرم و خشك است و خاصيت چسبندگي و جلادهندگي در آن غلبه دارد اگر در آب بپزند و آرد كنند بندآوردن شكم در برخواهد داشت. اگر با ريشه بكوبند و سر را با عصارة حاصله بشويند، سبوسه[7] را از بين خواهد برد.

ابوجريح گفته: اندكي خاصيت خشك كننده دارد و اگر با تنقيه استفاده كنند، فضله را از روده خارج مي كنند. آب حاصل از فشردن آن پاك كننده سر است و اگر آنرا آبپز كنند روي ورمها قراردهند آنها را حل مي كند و باعث نضج مي شود(64)

ساقهاي برگ آن بهتر از بيخ آن و خوردن پختة آن جهت رعشه و تحريك شهوت جماع خصوصاً آنچه ساقش سرخ باشد و آب برگي آن با ادويه مسهله جهت اوجاع مفاصل و نقرس نافع و قطور (در گوش چكاندن) نيم گرم آن با روغن بادام و با عسل جهت درد گوش و غسول و نطول طبيخ. برگ ان جهت قمل (= شپش) و رشك مفيد است و گذاشتن دست و پا در آب مطبوخ آن مكرر يا ريختن آن آب بر آن جهت دفع شقاق عارض از سرما مجرب و ضماد برگ آن با حنا جهت روياندن مو و با روغن بادام جهت تليين ورمها و خوردن آن با خردل و آبكامه جهت مسكن قولنج و رياح غليظه مفيد است(6و50)

تنقيه زير براي افرادي كه گرمي دارند مفيد است:

1)4اوقيه آب چغندر شير كش 2) 2درهم بوره نان حل كرده روي آن  3)5/1اوقيه روغن كنجد اضافه كرده آنرا تنقيه كنند.(39)

از ام منذر روايت شده كه حضرت علي(عليه السلام) در كنار پيامبر(صلي ا…عليه و آله) بود ومن براي آنها چغندر بردم. فرمود:« اي علي جان از اين بخور كه براي تو موافق تر است»(63)

و از امام صادق(عليه السلام) كه فرمود:« خدا جذام را از يهود با خوردن چغندر برد» و فرمود:« مرق چغندر با گوشت گاو سپيدي را مي برد»(40)[8]

 

 

[1] رعشه = لرزش بي اختيار

[2] قطور= چكاندن در گوش

[3]  نطول= ماليدن شيرة گياه

[4]  حزاز= نوعي بيماري پوستي

[5]  داء الثعلب= پسوريازيس

[6]  خبازي= گياه پنيرك

[7]  سبوسه= پوسته ريزي سر

[8] منابع: 1-معارف ج1 ص66                          7- قرابادين ص248              13-طب نبوي ابن قيم    

2- گياهان سمي ص93                 8- من لايحضر ص98           14-گياهان هرز ص85

3-تحفه ص498                       9-ذخيره جرجاني ج3 ص134          15-دكتر مبين ج2ص221     

4- الحاوي ج21 ص30                  10-صيدينه ص888           16-قانون ج2ص249

5-تطابق نامها دكتر قهرمان ص174               11- گلچين دكتر صغايي ص130                   

6-دكتر زرگري ج4 ص229             12- رمز الصحه ص43