اثر اسحاق بن علی رهاوی

مولف گوید: ای جمعی از طبیبان دوست داشتنی، خداوند شما را به بلوغ مطلوبتان موفق کند و درک حق کمکتان کند و زمانی که اصول رشته طب را نمی‌دانید و از درک فروع آن عاجزید و کوتاهی کردید از تأمل نیک در راههای کسب آن و خارج شدید و به سوی حیله و تبلیس تا زمانی که،  صورت‌های خود را فاسد کردید در برابر آنهایی که از شما حرف شنوی دارند، پس شما به منزله بناهایی هستید که به اصلاح امور با پایه محکم بنا اقدام میکنید و بهترین احکام را یاد می گیرید و مصالح و منافع آن را فراهم می‌کنید و سعی می کنید که حجاب های چشمانتان را در مواضع فساد قرار دهید به خاطر نادانی که بر آنچه این خانه بنیان دارد، بشناسید و بد فهمیدن نظم آن را و آن به این خاطر است که ذهن های آنها از شناخت اسباب و علل این نظم کور است و مواضع فاسد را نمی‌فهمند و نیز علل آن را و چه بسا برای اصلاح چیزی سبب آن را نمی دانند و به فساد آن سرعت می گیرند و اساس آن را نابود می‌کنند؛ همانطور که طایفه ای از اطباء که شما ننگ و توبیخ آنها را دیدید و اشکال آن ها به اهل بی حیا می‌ماند.

پس حق آن است که کسی را که خداوند به شناخت آنها نعمت داده و توفیق به تامل این صنعت داده در تدبیر و صواب تقدیر آن بیندیشد و در اظهار شناخت آن کوشا باشد، بلکه در نشر و پخش آن کوشا باشد و کوشش کند که نفس خود را بر بدرفتاری و سوء عمل در معالجه بیماران و سالم ها دوری کند و به کمک خدای بزرگ و تاثیراو امیدوار باشد.

به تحقیق واجب است جمع کردن همه آدابی که لازم است طبیب به آن نفس خود را مودب کند از اخلاق نیکو که لازم است طبع خود را به آن قوام دهد و کارهایی که انجام آنها به ذاته واجب است و کارهایی که برای بیماران و افراد سالم انجام دهد و همۀ افعال و وصایایی که لازم است برای بیمار و پرستار و ولی و مصالح او انجام دهد و ما تمام این کارها را در مقالۀ اول کتاب قرار می‌دهیم.

بعد در مقالۀ دوم آنچه برای بیمار واجب است انجام دهید آمده است؛ از به صلاح آوردن اخلاق بیمار و خدمه و پزشک و آنچه به صلاح جسم او است انجام دهید و من انواع این معانی را در این کتاب به صورت چندین باب آورده‌ام تا معنی مطلب آن را بفهمید و به منشا آن پی ببرید.

این کتاب شامل ۲۰ باب است و هر باب ای را که جداگانه با کمک خدا و تایید او در شرح آن کوشیده ایم.

  • باب اول در امانت و اعتقادی که لازم است طبیب داشته و آدابی که نفس اخلاق خود را به این صلاح دهد.
  • باب دوم در تدبیری که طبیب، بدن و اعضای خود را به آن صلاح دارد و این باب شامل واجبات زیادی است و واجب است که قول های مفصلی در تمیز آن گفته شود.
  • باب سوم درباره آنچه لازم است طبیب از آن حذر کند و خود را تقوی دهد
  • باب چهارم دربارۀ آنچه واجب است بر طبیب که به خدمه توصیه کند.
  • باب پنجم در آداب سروری بیمار و آنچه از دست می دهد.
  • باب ششم از آنچه لازم است طبیب در امر داروهای مفرده و مرکبه نظر کند و چگونه از آنچه که در آن بدون قصد فساد میشود،دوری کند یا به آنچه که آن را حفظ کند بپردازد.
  • باب هفتم دربارۀ آنچه که لازم است برای طبیب که از بیمار چه چیزی بپرسد.
  • باب هشتم دربارۀ آنچه که برای افراد سالم و بیمار لازم است که معتقد باشد و برای طبیب در سلامتی و بیماریی
  • باب نهم آنچه که بر بیمار واجب است که بر امر و نهی طبیب سر فرود آرد.

10)باب دهم دربارۀ آنچه لازم است که بیمار با اهل و خدمه خود انجام دهد.

11) دربارۀ آنچه که بیمار با عیادت کنندگان رفتار کند

12) درباره شرافت شغل طبیب..

13) درباره طبیب واجب است بر او شرافت نهادن بر حسب رتبه شغل طب از عامه مردم اما احترام گذاشتن و بزرگان واجب است که بیشتر از آنها باشد.

14) در مواردی نادری که برای بعضی اطباء در شناخت قبلی به آنها گفتیم و آن روش طبیب  برراه  انذار دادن بیمار و این امر مستلزم مشاهده ی وی است بعد از قبل ازتوصیه و انذار به بیمار و گرنه باعث فساد در کارطبیب می شود.

15) در صنعت طب؛ صلاح نیست عمل کند از هر کاری بلکه در رابطه با خلق و اخلاق آنها با نیکویی رفتار کند.

16) در محنت اطباء..

17) درباره آنچه که پادشاهان می توانند در از بین بردن فساد وارده بر اطباء انجام دهند و بقیه مردم را به صلاح در صنعت طب ارشاد کنند همانطور که در قدیم نیز چنین بوده.

18) در دور کردن خدعه حیله گران که به اسم طب کار می کنند و فرق آن ها و حیله های طب آنها

19) درباره عادت مذمومه که بیشتر مردم به آن عادت کرده اند و آن باعث سوق افراد سالم و بیمار به ضرر می کند و ذم اطباء  در این باره ..

20) آنچه لازم است که طبیب در دقت سلامتی برای وقت بیماریی تاخیر اندازد و در زمان جوانی برای پیری پس انداز کند.