فارسي: مهرگياه = سابيزك

علمي: Mandregora offici

انگليسي: Mandrak plant

عربي: يبروح الصنم يا لفاح الجن(پارسا+ صيدنيه+ديسكوريد ابن بيطار)(56)

قسمتهاي مختلف آن داراي آلكالوئيدي است كه مقدار آنها به 37/0% مي رسد و بيشتر آن هيوسيامين است با كمي هيوسين و ماندراگورين(8) در ريشه آن هيوسين و هيوسيامين و پسي هيوسيامين و كوسكوهيگرين و ماندراگورين است(7و73)

آن را ريوقس نيز گويند چون به معني كاهويي است زيرا برگش به برگ كاهو شبيه است ولي باريكتر و نازكتر از برگ كاهو است. يبروح بوي بسيار تند و گران دارد، بر زمين مي گسترد ودر نزديكي برگ  ثمر مي دهد، شبيه به مهرگياه يا كوچكتر از آن و دانه اي در آنست كه به دانه داخل گلابي شبيه است، ريشه اش بزرگ و به هم پيوسته و روبه سياه و درون سپيد و پوسته كلفت دارد.

قسم دوم آن كه نرينه است، برگهاي سپيد، صاف، بزرگ و پهن دارد، شبيه برگ چغندر، رنگ آن زعفراني و خوشبو است وبرعكس مادينه آن ساقه ندارد و ريشه اش آنگونه هست(34) آن گياهي است علفي، بي ساقه،‌داراي ريشه قوي،‌منشعب به دو ريشه، برگهايي پهن كه از ناحيه يقه خارج مي شود. گلهاي آن كه در وسط برگها ظاهر مي شود، به رنگ سپيد مايل به سبز است، ميوه اش سته، گوشتدار، زرد و به بزرگي يك سيب است. قسمت مورد استفاده آن ريشه است كه داراي ظاهر يك انسان است. ريشه قهوه اي، بوي تهوع آور و طعم تند و زننده است(7و8)

 

1-مهرگياه مشروح در بالا در جزيره سيسيل و جنوب ايتاليا ودر ايران اطراف شيراز مي رويد.(7)خاستگاه آن نواحی مدیترانه و نواحی که یخبندان در آن نواحی نباشد، است.(73)

قرمزی پوست، خشکی دهان، آریتمی، میوریاز مردمک، اختلال تعادل، کاهش تعریق، یبوست بخصوص در مسمومیت با آن دیده می شود(73)

زياد بو كردن آن سكته آور است و حس انسان را كند مي كند و اگر كسي يك مثقال آن را تنها يا با قاوت يا نان و آش بخورد گيج و منگ مي شود و تا 4ساعت به خود نمي آيد. بيش از كلية قسمتهاي اين گياه داراي اثر مخدر و خطرناك است(8) خوردن بيش از 7گرم آن ايجاد اختلال مشاعر و استفراغ و هلاكت مي آورد(7) مغلظ(غلظت آور) خون است و مبلد ذهن(3) و برگ كوچك آن با زهر عنب الثعلب سمي كشنده است و دو درهم آن كشنده است و اختلاط عقل است و زياد بوئيدن آن ايجاد سكته مي كند بخصوص اگر نوع برگ سفيد باشد.(6)

مقدار خوراك آن از گرد ريشه نبايد از5/0 گرم تجاوز كند(7) و قدر شربت آن چهار قراط(3)[1]

[1] منابع:

  • قانون ج2ص176
  • دكتر زرگري ج3ص582
  • معارف ج5ص358
  • تحفه ص877
  • تطابق نامها دكتر قهرمان ج1ص300
  • دكتر صفايي ص154
  • قرابادين ص383
  • PDRآمریکا اثر پروفسور دیوید هبر ص544

طبق نظر حكماي قديم اين گياه سرد و خشك است. مخدر است، طوري كه اگر افشرة آن را با شربتي به بيمار بخورانند به خواب مي رود. لكة سياه را برگ سبز و شاداب آن در مدت يك هفته از بين مي برد. آن علاج دملهاي سخت است. اگر ريشة آن را بكوبند و نرم سايند و با سركه بياميزند و بر جوش و اخگر مالند خوب است.

ريشة آن كه با قاوت باشد و ضماد شود، درد مفاصل را از بين برد و در واريس هم درمان است. اگر در مقعد شياف كنند، مي خوابند.(به خصوص در موقع داغ كردن، يا ختنه يا دريدن اعضاء)(34ج2)

اگر سردرد نيمة سرنوبتي است، بايد قبل از نوبت سردرد آنرا تنقيه كرد و بعد مزاج تغيير يابد. پس اگر ماده گرم است هر دو گيجگاه را با مخدرات مثل افيون يا پوست بيخ مهرگياه، زاج بلوري و بنگ و كافور برطرف دردناك بمالند، شايد خارج از فايده نباشد.(34ج3)

در علاج خون برآوردن از ريه گاهي داروهاي مخدر با داروهاي سينه برآميزند مانند پوست بيخ مهرگياه و خشخاش يا بنگ…(34 ج3)

آن مخدر و شراب آن با زعفران جهت مفاصل و عرق النساء و نقرس و با سكنجبين جهت خفقان و با كاسني جهت حرقه البول و ذرور(ماليدن) بيخ آن جهت آكله و قروح خبيثه(زخمهاي چركين بدمنظر) نافع و مغلظ(غليظ كننده) خون و چون عضوي از آنرا با اندكي از ثمر آن و كمي روغن بان يا زنبق با روغن خلاف نرم سائيده پيشاني و چشمها و روي را با آن تدهين كنند، نزد ملوك بغايت مكرم و معزز باشند و چون ثمر رسيده آنرا با روغن گل سرخ سائيده زن حامله بر كمر و شكم طلا كنند از سقط ايمن باشند(3و6).

و آن قابض و مسمن بدن و بوئيدن آن منوم(خواب آور) و صداع حار را نافع و مضمضه طبيخ آن جهت درد دندان و آشاميدن 6 قيراط از پوست بيخ آن با آب عسل جهت رفع بي خوابي و خفقان حاد و اسهال دموي و حرقه البول نافع و گياه آن مدر بول و حمول(برداشت آن در واژن) تخم آن با كبريت قاطع حيض و ضماد پوست بيخ آن با آرد جو جهت درد مفاصل حاد و با سركه جهت حمره و ضماد برگ آن با آرد جو جهت اورام حاد و آشاميدن نيم درهم آن(تخم آن) بغايت سرخ كننده رخسار است.(6)

 

طبق نظر نويسندگان معاصر:

اين گياه به علت دارا بودن هيوسين اثر بازكنندگي چشم دارد. سابقاً از آن به عنوان نيرودهنده قوة باه استفاده مي كردند و مخدر مي دانستند.(8) در كتب قديمي چين آن را جزء يكي از چهار سم آورده اند و براي از بين بردن حشرات و كنه استفاده مي شد و باز كننده مردمك و در بعضي نقاط به عنوان مخدر استفاده مي كردند.(7) ريشة آن با سورنجان مانند شراب اثر گرم كننده سراسر بدن را دارد و جهت تحريك جنسي مفيد است.(15)

در طب عوام جهت زخم معده، کولیک و آستم و تب یونجه و سرفه های خشک بکار می برند.(73)