کتاب ادب الطبیب – باب دوم
گفتاری درباره وقت ورزش و بول کردن:
جالینوس گفته:« ترتیب این گفتار بعد از بخش درباره حرکت و سکون است فعل و سکون یک نوع و ابتدایی است و زیادی آن باعث سردی بدن می شود و بعد از سردی تری عارض می شود، شاید چون حرارت ورزش باعث رفع تری می شود پس طبیب اگر انواع حرکت( که هر کدام مختص به عضوی است) را بشناسد که از جهت مقدار و کیفیت،هدف وی در حفظ سلامتی و درمان بیماریی به دست میآید اما حرکت کیفیت آن شدید و قوی باشد، باعث گرم شدن اعضاء و خشکی آنها و تصلب و گرفتگی آنها میشود و حرکت ضعیف، افعال آنها هم ضعیف و کم است. و اختلاف حرکات از جهت مقدار دو گونه است:
1)اگر زمان آن ممتد باشد به آن حرکت بزرگ یا کبیر گویند که اثر آن قوی است.
۲)اگر مدت آن کم باشد و اثر آن ضعیف به آن صغیر یا کوچک گویند و اختلاف حرکت از جهت همراهی با سکون دو گونه است:
۱)حرکت سریع و پشت سر هم باشد که باعث اثر حرکت قوی میشود.
2) حرکت آن کند و متفاوت باشد و اثر آن مثل حرکت ضعیف است .
بعد از شناخت طبیب در انواع حرکت ،هر نوع حرکت در بدن انسان را عضو به عضو باید انجام دهد و تا افعال و حرکات اعضا را نداشته، نباید ورزش آن عضو را انجام دهد، تا بتواند سلامتی آن عضو را نگه دارد و دچار عارضه نکند و من این امر را برای مغز برایت مثال میزنم و در حواس پنجگانه مثال برایت گویم و خود در بقیه اعضاء بدن، اگر صاحب قریحه و ذوق باشی، خود قیاس کن پس گویم: قدما بیان کردهاند که نفس ناطقه مخصوص انسان است که در اثر افعال مغز است و افعال این نفس به اجزاء مغز خود وابسته است و آن سه گونه است:
1)تخیل که جزء مقدم و اول است 2)تمیز که آن جزء متوسط است3) حفظ و آن جزء موخر و آخری است
و این سه افعال تمام نمی شود مگر به حرکت مخصوص اجزاء مغز تا افعال در آن قوی را ظاهر کند و از افعال نفس جز به ذات مغز انجام نمی گیرد و در اثر تحرک اعصاب محیطی (که فرمان را از مغز می آورد) انجام می گیرد و این افعال حسی و حرکتی است که بدون شک این افعال جز به حرکت قوه نفسانیه که در اعصاب سوی اعضا سرایت میکند، انجام نمی گیرد. چون این حرکات را شناختی و مقادیر و کیفیات آنرا، بر طبیب واجب است که آن را حفظ کند، پس اجازه بده ای طبیب در تعدیل حرکات مغز به میانهروی جهت تعدیل مزاج آن و بهبود افعال آن، حرکات و ورزشهای مختلف در اصلاح مزاج اعضاء باعث بهبود بیماری و حفظ سلامتی افراد سالم می شود.
اگر ای دوست برای اصلاح مغز کاری می خواهی کنی بدان که افعال صحیحه باعث اصلاح مزاج میشود و مزاج صحیح اعضاء با مصرف خوردنی و نوشیدنی موافق بدن و هوا و حرکت و سکون به جا و مرتب و سایر مواردی که قبلا برایت شرح دادم به دست می آید، پس اگر تو میخواهی مزاج مغزت را اصلاح کنی و افعال آن را به راه صحیح در آوری افراط در حرکات پرهیز کن که باعث فساد مزاج آن می شود.
مثلاً خودت را در تخیل زیاد بیندازی بعد از کار سخت و علوم سخت و نفس گیر و خلاصه تخیل در آنچه که امکان آن سخت و غیر ممکن است مثل کسانی که دنبال علم کیمیا هستند و تصور ارواح و جن که مخاطب آنها شوی جهت کسب آن علم و تظاهر کنی که آن حق است و زیاد به خیال و فکر این علم روند، این باعث فساد مغز در قسمت مقدم می شود که به خاطر کثرت حرکات تخیل و این امر باعث فساد تخیل و کار مغز میشود و این گفته در مورد تمیز و حفظ دو کار دیگر مغز هم صادق است.
عده ای از مردم خود را به نوشتن کتب و گرفتن علوم و یا عشق مذاهب و یا آراء یا سرودن شعر و حفظ گفته های دنیوی مشغول می کنند جهت طلب مراتب و ریاست و مقام و این افراد در کارشان باعث فساد مغز آنها میشود و نیز بی خوابی آنها و خستگی مغز آنها می شود، پس واجب است که در افراط این حرکات دوری کنند و مباحثی که باعث بدی عقل می شود و باعث قبح مذهب می شود را دور ریخت.
اما شاگردی علما، بحث علمی با بزرگان و ادیب ها، تخیل حقایق، تمیز گفته های دروغ و آراء فاسد از صدق حفظ این موارد و قناعت به اعتدال آنها مقوی مغز است و محدود کردن خاطر و تخیل و بهتر کردن فکر و تمیز و زیاد کننده قوه حافظه است.
پس نفس ناطقه به این وسیله منور می شود و آنچه که ما به آن افعال مغزی حرکات ذاتی گوییم مثل فهم و نیز افعالی که به غیر ذاتش انجام می شود بر دو گونه است:
1)افعال حرکتی که توسط گرفتن با دست و راه رفتن با پاها از سایر حرکات ارادی در جسم ما که این کارها اگر غیر اعتدال باشد به مغز ضرر میزند مثل حصار(ترس شدید یا امتناع در کاری مثل استفراغ) مفرط، عذاب مفرط(=کار ناگهانی) و یا انسان خود را به حرکتی بیخود و زیاد وا دارد.
و از این جنس مثل کشتی گیری و پرش طول و غیره
اما ورزش های موافق مردم که باعث در رفتن خستگی و رنجوری می شود، باعث تقویت مغز و قبول غذا و نضج بدن و پاک شدن فضولات میشود و نیز باعث تقویت حواس به آسانی و بهبود حرکات اعضا و افعال آنها میشود. و لازم است که بدانی ورزش یک نوع از انواع حرکات است مثل پیاده روی و کشتی و سواری و آنچه که با مواد کار دارد مثل روغن مالی و استحمام و عطر مالی و اشتباه آن از حرکات تقویتی و این همه حرکات ورزشی نیست
بلکه آنها حرکات تقویت کننده نزد ورزشکار است قبل از آن که حرکت ایجاد شود و باعث قدرت یا ضعف نزد عده ای شود.
پس هرحرکتی ورزش نیست، بلکه حد ورزش آن است که با شروع آن تغییر در تعداد تنفس و سرعت و تواتر آن ایجاد کند آندم به آن ورزش گویند.
جالینوس گفته:« اسم ورزش در لغت یونان مشتق از لرز و سرما است ، چون کسانی که اعمال متحرکی می کنند عمل لرز می کنند، و منافع ورزش دو جنس است:
1)استفراغ به فضولات2) بنای نیک اعضای اصلی
ورزش باعث سه امر میشود 1)سختی آلاتی که بعضی به بعضی می مالند2) نمو حرارت غریزی 3)زیاد شدن برانگیختن حرکت روح.
ولی منافع جزئی آن یکی از قوه جذب و وجود استحاله و تغذیه و انحلال فضولات سخت می شود و نیز رقیق کردن رطوبات و اتساع مجاری و سر مجاری پوست و دفع فضولات و دفع بهتر آنها می شود.
و نیز باعث نشر غذا در بدن می شود بنابراین لازم است از قبل از هضم غذا و کبد و اعضا و آنچه که از غذا وارد آن اعضا میشود، دوری کرد، وقت ورزش قبل از غذا است آن طور که بقراط گفته:« در کتاب فصول» (کار سخت و ورزش لازم است که قبل از تناول غذا باشد) و شما اگر بخواهی اصناف آن را بدانی از کتاب معلم ما جالینوس به نام «تدبیر الاصحا» که شامل شش مقاله واجب است که بخوانی و بفهمی:
اما نوع دوم افعال مغزی که جز به ذات آن انجام نمیشود بلکه توسط وسایل دیگر انجام میشود، آنها افعال حسی هستند که توسط حواس انجام میشود و ما در اینجا یکی یکی توضیح میدهیم، پس بر تو است که آن ها را حفظ کنی به آنچه موافق حرکات و محسوسات باشد.